در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ابراهیم برزگر درباره نمایش ستوان اینیشمور: دیوی: تو می‌خواستی برادرتو به‌خاطر یه گربه‌ی مرده کور کنی.‏ مِئرید: آ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:14:46
دیوی: تو می‌خواستی برادرتو به‌خاطر یه گربه‌ی مرده کور کنی.‏
مِئرید: آره می‌کردم. بی‌بروبرگرد.‏
دیوی: اون‌وقت می‌گی دیوونه نیستی.‏
مِئرید: اصلا دیوونه نیستم.‏
دیوی: می‌خوای برم اون ده‌تا گاو یه‌چشم رو بیارم تا ثابت بشه که هستی؟
مِئرید:دوباره‌ قضیه‌ی کور کردن چشم اون گاوا رو پیش نکش! کور کردن چشم اون گاوا یه اعتراض سیاسی بود!‏
دیوی: علیه گاوا؟ اون گاوا چی‌کار کرده بودن؟
مِئرید:علیه تجارت لعنتی گوشت، خودتم اینو خوب می‌دونی!‏
دیوی: من نمی‌فهمم با تیر زدن چشم گاوا رو کور کردن چه‌جوری می‌تونه به تجارت گوشت ... دیدن ادامه ›› صدمه بزنه.‏
مِئرید:معلومه نمی‌فهمی، چون یه کودن احمقی. نمی‌فهمی اگه سود رو تو تجارت گوشت از بین ببری، کاملا تجارتش ورشکسته می‌شه و از بین می‌ره، تازه، هیچ سودی تو فروش ده‌تا گاو کور تو بازار وجود نداره. ضرر کامله. کی حاضره پای یه گاو کور پول بده؟
دیوی: هیچ‌کی.‏
مِئرید:هیچ‌کی، دیدی. پس تو اون شرایط من گاوا رو یه هدف مهم می‌دیدم، هرچند از اون موقع تاحالا طرز فکرم کلا عوض شده، اونا دیگه هدفای مهمی برام نیستن.‏
دیوی: آره. حالا دیگه پسر بچه‌ها و دورچرخه‌هاشون هدفای مهمی شدن.‏
مِئرید:اگه به اذیت کردن گربه‌ها مظنون باشن، آره.‏