من یک هامون بازم...
یادداشت سوم کارگردان برای هامون بازها
برای تماشاگران احتمالی هامون بازها - یادداشت سوم/ وقتی رفقای کایه دو سینما برای سیاستگذاران وقت سینمای ایران نسخه می نویسند... چند خط آغازین نقد مرتضی آوینی بر فیلم هامون...
...بهترین چیزی که درباره فیلم « هامون » می توان گفت را بعدها از قول یک فرنگی به اسم « سرژ دنی»، سر دبیر سابق مجله «کایه دو سینما» در مجله سروش خواندم و دیدم آنچه که من نوشته ام، فی الواقع می تواند شرحی باشد و حاشیه ای بر سخن این فرنگی صاحب نظر فرنگی در باب سینما. مطلبی که در مجله مذکور آمده
... دیدن ادامه ››
بود این بود:
در نظر در داشتیم عقیده سرژ دنی ( سردبیر سابق مجله کایه دو سینما و یکی از بهترین منتقدان فرانسه در حال حاضر ) را پس از اینکه وی فیلم سنگین هامون را دید جویا شویم. بیست دقیقه از فیلم نگذشته بود که وی از سالن خارج شد ـ مثل اینکه نتوانست سنگینی فیلم را تحمل کند. با کمال تعجب علت را جویا شدیم. سرژ گفت : بنظرم تمام جهان سومی ها یک هامون دارند و برای من هم که در اطراف و اکناف دنیا زیاد فیلم می بینم، دیگر دیدن اینگونه کارها کسالت آور شده است. من تا امروز هامونِ ترکی، هندی، پاکستانی، تایلندی، تایوانی و... دیده ام و بالاخره امروز هم چشمم به هامون ایرانی روشن شد. شرط می بندم که این یکی هم مانند سایر هم قطارانش با آب تمام می شود. آب هم که سمبل پاک شدن است. مگر نه؟!
این آقا حق مطلب را ادا کرده است و کاش قبل از آنکه این دسته گل به آب داده شود و « هامون » به اعتبار آنچه که اصلاً نداشت جایزه بگیرد، آقای سرژ دنی با داوران محترم جشنواره هشتم نیز جلسه ای می گذاشت و مفاهیم بسیار سنگین (!) فیلم را برای آنها تفسیر می کرد... خوب، حالا که دیگر کار از کار گذشته است. اما چرا جهان سومی ها « هامون » می سازند؟ باید درباره این سؤال خوب فکر کرد، چرا که سرنوشت ما به این جواب بستگی مستقیم دارد...