"وقتی می گوییم ببینید یعنی در اصل داریم می گوییم چیزای دیگه رو نبینید..."
"شنیدن" نوعی دعوت به جور دیگر دیدن یا در واقع چور دیگر شنیدن است...رویکرد مینیمالیستی کوهستانی که در هر تئاتر رو به افزایش است اینبار در دقایق اولیه به حذف صدا و دیالوگ و حتی راوی رسیده و تماشاگران نظاره گر سکوتند....سکوتی که با پاسخ های پر تنش بازیگر همراه است و گویی کارگردان اینبار جمله ابتدایی متن را که شاکله اصلی دیوار چهارم یکی از آثار درخشان خودش است را اینگونه تغییر داده...
"وقتی می گوییم بشنوید یعنی در اصل داریم می گوییم چیزای دیگه رو نشنوید..."
.
.
صحنه خالی تر از همیشه در حالی که یک بازی گر در بین تماشاگران است و نوع میزانسن و چینش ثابت بازی گران دیگر همه و همه بر سکوت دلالت می کنند...بر فاصله گذاری فکر شده برای هر چه بیشتر درگیر کردن ذهن بیننده به طور ناخودآگاه و بعدتر تکرار دوباره صحنه ها و دیالوگ ها این بار پر شده و بدون سکوت و بعد تر تکرار صحنه ها و تغییر بازی گر و تغییر زمان و مکان همه و همه در کسری از ثانیه اتفاق می افتد....اتفاقی که در آثار قبلی کارگردان هم دیده شده بود
... دیدن ادامه ››
و در اینجا انگار فرم تکمیل شده همان فرمول است.....فرمی که "دیدن" را از "دیوار چهارم" و "شنیدن" را از "سالگشتگی" وام گرفته اما در کمال حیرت همچنان فرمی نو و مستقل است....
.
.
برای امیررضا کوهستانی نازنین و تیم دست اندر کارش و بازی گرانی که به ما یاد دادند چگونه باید "شنید" اما دید.....