در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | Mohammad Masoumi: مادر بزرگم برای مادرم تعریف می کرد... ((آن زمان که فلانی مُرد من براد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:59:49
مادر بزرگم برای مادرم تعریف می کرد...
((آن زمان که فلانی مُرد من برادر بزرگت را داشتم...))
و مادرم گفت(( سی و چند سال داشتی.من هم یادم هست...))


و مادرم میگفت: ((آن روز که فلانی بچه دار شد یادت هست؟))
و مادر بزرگم جواب داد((خیلی خوب یادم است.اولین روز بازنشستگی پدرت بود...))
و مادرم گفت (( داشتم به پنجاه سالگی می رسیدم...))

و من...
ترسیدم...

پارامترهای عاشقی عوض شده یا قدیمی ها قشنگ تر عاشق می شدند ... دیدن ادامه ›› یا تعبیر ما از عشق فقط فراق است؟؟؟

حالا من سی و چند سال دارم...
عاشق هم شدم...

اما اگر کسی بیست سال بعد استنطاقم کند سند و شاهدی برای عاشقی امروز سی و چند سالگیم ندارم...
خیلی خوب بود . اینگونه شعر را دوست دارم . آفرین
۲۱ مرداد ۱۳۹۴
بسیار زیباست...
۲۲ مرداد ۱۳۹۴
دوستان عزیز
فرشید مهربان.بانوان ارجمند امینی و عبدی و تمامی دوستان از لطف شما ممنونم
۲۵ مرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید