زمان زیادی از پایان نمایش "جوجه تیغی " میگذره ولی وسوسه نوشتن درمورد این اثر تا به امروز رهام نکرده.... مونولوگی زیبا از سرنوشت بسیاری از جوانان این مرز و بوم که به سودای شهرت ، ثروت و جایگاه اجتماعی مناسب به کلان شهرها میان و درمیانه راه ، سرخورده از عدم دستیابی به آنچه میپنداشتن محقق خواهد شد و ناتوان ازتصمیم بر پیمودن ادامه راه آمده یا بازگشت به نقطه صفر در دو راهی تردید قرارمیگیرند...و چه زیبا و فکر شده بهرام افشاری عزیز در انتهای نمایش تماشگر مسحور رو در این تصمیم دخیل میکنه.