امشب تماشای عامدانه عاشقانه قاتلانه، با صدای نمنم باران و آذرخش در هوای بام تیاتر باران، لطف و لذتی دو چندان داشت.
با هنرنمایی فوقالعادهی بانو نسیم ادبی و بازیهای خیلی خوبِ خانم بهاره رهنما و خانم گیتی قاسمی و خانم آیه کیانپور و کارگردانیِ خوب خانم ساناز بیان
به همهشان و به همهی عوامل خداقوت و دستمریزاد میگویم که حالی دیگر در این شب بارانی برایمان رقم زدند
و با این پرسش که قضاوت آدمها برای آدمها چقدر آسان شده! (از دیدگاه آدما به آدما از دیدگاه مردم به مردم نه اینکه نمایشنامه قضاوتی داشت) چقدر آدمها خودخواهند! و با این خودخواهیِ امیالشان چه زندگیها که تباه میشود، بعضی چقدر با مصیبت! بعضی چقدر الکی! آدمها در شرایط که قرار بگیرند از کجا تا کجا که تغییر نمیکنند! و تو چه میدانی که حق داشتند یا نداشتند!..
و با گونههای باران خورده، بعد از پایان نمایش، نیمه شبان بر خیابانهای خیس تهران تاختیم..
من میخوام راه برم.. میخوام تو خیابونای تهران راه برم..