در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | زینت ارسطو درباره نمایشنامه‌خوانی عروسی خرده بورژواها: برای آریو راقب کیانی وقتی ما نمایشنامه ای را به صحنه میبریم از تم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:47:16
برای آریو راقب کیانی


وقتی ما نمایشنامه ای را به صحنه میبریم از تمامی عوامل اجرایی برای به منظور رساندن مفهوم به مخاطب کمک میگیریم. از دکور صحنه، نور، صدا و جلوه های بصری گرفته تا بیان و حرکت که نقش مهمتری در انتقال معنا به مخاطب دارد. حال در نظر بگیریم تمامی این عوامل از ما گرفته شود و فقط به خوانش یک متن اکتفا کنیم. با این وجود کار ما سخت تر شده و باز هم باید همون مفاهیم را به تماشاگر انتقال دهیم.
از نظر من همیشه نمایشنامه خوانی سخت تر از اجرای صحنه ای همان نمایشنامه، برای جذب مخاطب است و تا الان تعداد معدودی نمایشنامه خوانی بوده که در خوانش موفق عمل کردند.
نمایشنامه عروسی خرده بورژوا ها داستان آدم هایی است که برای جشن عروسی ای که بیشتر شبیه یک مهمانی است، آمده اند. آدم هایی در ظاهر دوستانه و در باطن خودخواه که به دنبال تحقیر یکدیگرند. به دور میزی جمع شده اند، شام می خورند، شراب می نوشند و گه گاهی هم برای فرار از موقعیت می رقصند.
عروس و ... دیدن ادامه ›› داماد یک ویژگی خاص دارند و آن این است که اثاث منزلشان را خودشان ساخته اند. ویژگی که در ابتدا به آن افتخار می کنند و در انتها باعث تحقیرشان می شود. اثاثی که در واقع مثل اساس زندگیشان از هم گسسته است.
شخصیتهای این نمایشنامه هر کدوم ویژگی های خاص خود را دارند. پدر خانواده داستانی را بارها تکرار می کند و همه تلاش خود را برای سر گرم کردن مهمانانش می کند اما در این امر ناموفق است. مادر خانواده نفوذ زیادی بر روی پسرش دارد، بارها به او تذکر میدهد و سعی می کند قدرتش را به رخ عروسش بکشد.عروسی که باب طبع و سلیقه او نیست. خواهر داماد و مرد جوان رمانتیک که سعی در جلب توجه یکدیگر دارند و فراموش می کنند امشب شب رمانتیک دو نفر دیگر است نه آنها. دوست زن ذلیل و زن نسبتاً بدجنسش که باکی برای تحقیر یکدیگر ندارند چه برسد به دیگران و به ظاهر از این حرکت لذت می برند. مرد جوان که به فکر خوش گذرانی و تلافی کینه های قدیمی از دوستش است. عروس و داماد که پایه های زندگیشان بر روی چیزی جز عشق است و همانند منزلشان همه چیز ساختگی و بی بنیان است.
عروسی با صرف شام و به شادی شروع میشود اما کم کم عقده های مهمانان جریان خوشی را به سوی شبی نفرت انگیز سوق میدهند. مهمانان برای رقص بلند میشوند و آنجاس که پایه های میز دست ساز داماد شکسته میشود و این شروع ویرانی شب خاطره انگیز است.
در این نمایشنامه خانواده ای را میبینیم که بنیانش همچون اثاث منزلش سست و ناپایدار است. خانواده ای که نماد جامعه غربی برشت بوده که کوچکترین نهاد اجتماعی اش به راحتی از هم پاشیده میشود. رقص های ضربدری این عروسی فاجعه ای اخلاقی است که به نوعی حتی نشان از آسیب های اجتماعی امروزه مان نیز می باشد، به طوریکه حتی عروس جوان در شب عروسی اش با دوست داماد می رقصد و داماد اظهار نارضایتی نمی کند! پدر روایت هایی را تعریف می کند که تلنگری است برای شکاف نسل ها که هر لحظه عمیق تر می شود. عاملی که به وضوح در ایران در سال های اخیر شاهدیم. گفتگو های رد و بدل شده بین این 9 نفر حامل رمزی است که ما آنها را بی واسطه و مکرر دریافت می کنیم و در نتیجه تلاش مهمانان برای رسوایی این راز قابل ستایش است تا شیرینی عروسی را به تلخی تبدیل کنند.
در انتها میبینیم که عروس و داماد با تمام مشکلات و عقده ها تن به همخوابگی می دهند و پایه های زندگیشان را بر روی خرابه های زندگیشان می سازند و واضح و مبرهن است که این خانه از پای بست ویران است!

آریو راقب کیانی به خوبی از پس کارگردانی و خوانش این متن، که از نظر من کمدی ای تلخ است، برآمده است. شخصیت ها به خوبی همه ویژگی های درونی کاراکترها را به نمایش می گذارند و کم کم لایه های پنهان ذاتی شان را به نمایش می گذارند. موسیقی و صدا سازی به خوبی به خدمت نمایش آمده اند و در مجموع اجرایی دلنشین برای من رقم زدند.
آریو عزیز، دوست عزیزم قدمی بزرگ در این راه برداشتی و توقع منو برای ادامه راهت بیشتر کردی.
مارال عزیزم می دونم حضورت و قاطعیتت برای هر اجرایی با ارزشه.
پرستو، شاهین، حسین و علیرضای عزیزم بدون شک خوانش بی نظیر شما، صدای این نمایشنامه را به گوش مخاطبان هنر رساند. به عنوان دوستی کوچک بهتون افتخار میکنم.
مهشاد، پرند، نازنین و آسو ی عزیز اجرایتان بی نقص، جذاب و لذت بخش بود. از دور میشناختمتون و خوشحال از اینکه از نزدیک دیدیمتون.
مهسای عزیزم، هرش و بهار عزیز حضورتان و اجرایتان نوازش بخش گوشهایمان بود.

برای همه عزیزان آرزوی موفقیت می کنم و منتظر اجراهای آتی تان هستم.

زینت

چه حس خوبی داره این نوشته!
...
...
۰۷ دی ۱۳۹۴
@علیرضا خواهش بشه ای علیرضاااااای جان ...موفق باشی قشنگ

@مسعوووود من خواستم برم هماهنگ میکنم..لیکن زین پس اگر در مجامع عمومی ظاهر خواستی بشی خبر بده !

@آریو عزیر نیازی به تشکر نیست چون تعداد آدمای دوست داشتنی این کار و اجرای خوبش اونقدر زیاد بوده که منو وادار به نوشتن کرده..خوشحالم که زحمتاتون به نتیجه رسیده و تونستین مخاطب رو راضی کنید..براتون بهترینارو تو این عرصه آرزو میکنم :)
باشی
۱۱ دی ۱۳۹۴
یکی از بهترین نوشته هایی بود که خوندم....چقدر دقیق و موشکافانه نوشتی زینت عزیز
۲۲ دی ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید