گربهای بود آلاپلنگ ...
(یادداشتی بر نمایش "اندر حکایتِ ناکامیِ ببریخان در ولایتعهدیِ شاهی که سرخپوش بود اما کسی نمیدانست"/ نویسنده: نوشین تبریزی- کارگردانان: سلما محسنی اردهالی، سینا ییلاقبیگی)
غزل اسکندرنژاد (نمایشگر عروسکی و مدرس دانشگاه)
" ببری خان به غلط، نام گربهای بود آلا پلنگ که شاه او را بسیار دوست میداشت. در آن اوان شاه را تبی سخت عارض شد و روزی چند در بستر بیماری و ناتوانی بخوابید. گربۀ مزبور که تازه بچه آورده بود روز بعد به اقتضای طبیعت به تغییر مکان آنها پرداخت. هنگامی که یکی از بچههایش را به دندان گرفته و از کنار بستر میگذشت زبیده خانم ملقب به امینه اقدس به درون اتاق آمد و در را که گربه از همان به درون آمده بود از پشت خود بست.گربه همین که راه بیرونشدن را بسته دید چند دور گرد بستر گشت و در پای شاه سرگردان ایستاد. زبیده خانم از مشاهدۀ این حال رو به شاه کرده گفت: قربان امشب عرق خواهید کرد و تب خواهد برید. از قضا صبحگاه تب شاه قطع شد و پس از آن ببری خان مقامی بلند یافت و دارای تشک اطلس و پرستار و خوراک مخصوص شد" (معیرالممالک،
... دیدن ادامه ››
1362: 88) .
دورۀ حکومت ایل قاجار، خاصه عهد ناصری (1275-1227 ه.ش.)، از مهمترین دورانهای تاریخی ایران است که همواره مورد توجه تاریخپژوهان، نویسندگان، سینماگران و نمایشنامهنویسان و کارگردانان تئاتر بوده است. از اتفاقات مهم سیاسی و اجتماعی، سرکوب طغیانهای داخلی و قتل فجیع امیرکبیر در فین کاشان تا دخالت بیگانگان در امور مملکتی، بروز جنگهای خارجی و جداشدن بخشهایی از خاک ایران در پی معاهدههای نابخردانه، همگی مواردی هستند که بارها مورد تحلیل و بازنگری قرارگرفته و نیز دستمایۀ خلق بسیاری از آثار هنری، به خصوص در حوزههای ادبیات، سینما و تئاتر قرارگرفتهاند. از دیگر سو دورۀ قاجار، در کنار تمام بیکفایتیها و نالایقیهایش، دوران تحولات مهم و سرنوشتسازی بودهاست؛ انتشار روزنامه، اعزام دانشجو به خارج از کشور و در نتیجه پرورش نیروی متخصص، تاسیس دارالفنون، احداث تکیه دولت به عنوان بزرگترین تماشاخانه تمام تاریخ ایران، آشنایی با پیشرفتهای کشورهای غربی و ... که از جمله مقدمات بروز انقلاب مشروطه را فراهمآوردند.
پرداختن به این مقطع مهم تاریخی گاه با رویکردی تراژیک و جدی و گاهی نیز با نگاهی طنرآمیز صورت گرفتهاست.
نمایش "اندر حکایت ناکامی ببریخان ... "، در دستۀ دوم جایمیگیرد که با بهرهگیری از ظرفیتهای نمایشعروسکی در تلاش است تا نگاهی طنزپردازانه به عهد ناصری بیندازد. آنچه در ابتدای تماشای این نمایش شایان توجه است، انتخاب راوی نمایش است؛ ببریخان، گربۀ محبوب ناصرالدینشاه که در ابتدا ذکر آن رفت!
این نکته که نویسنده به جای هر راوی احتمالی دیگر، گربۀ محبوب ناصرالدینشاه را به عنوان راوی اصلی داستان انتخاب کردهاست از رویکردهای خلاقانه متن به شمار میرود. نویسنده در پیشبردن داستان نمایش، خط اصلی رویدادهای تاریخی را حفظ کرده ولی در پرداخت آنها راه تخیل را، به واسطۀ حضور ببریخان، در پیش گرفتهاست. روانی دیالوگها، اشاره به رویدادهایی چون دخالت بیگانگان در امور داخلی، قتل امیرکبیر، انتخاب ولیعهدی که جانشینِ شاه باشد و ... در خلال یک فانتزیِ طنزآمیز از ویژگیهای قابل توجه متن هستند.
ویژگیهای اجرایی این نمایش، به زعم نگارنده، کاملا با اهدافی که به نظر میرسد کارگردانان برای نمایش درنظر گرفتهاند، همخوان و همسو هستند. نمایش با قطعهای آوازی آغاز میشود؛ آوازی که بازیگران و بازیدهندگان همزمان با آمادهسازی اسبابِ بازی اجرا میکنند. این شکل آغاز یا مقدمه، از ویژگیهای نمایشهای سنتی، خاصه نمایشهای شادیآور است. به نظر میرسد کارگردانان نمایش در تلاش برای خلق فضایی نمایشی هستند که در پیوند با اشکال سنتی نمایشهای ایرانی باشد؛ تیپسازی به جای پرداخت روانی اشخاص بازی، استفاده از صحنهآرایی کمینهگرا(مینیمال) و پخش قطعات آوازی در آغاز و میانۀ نمایش از جمله تلاشها برای دستیابی به یک شکل سنتی موفق است. همچنین به نظر میرسد پخش تصاویری از دورۀ قاجار در فاصلۀ صحنهها به همراه قطعات آوازی، که اغلب از ترانههای کوچه و بازار مرسوم در تهران قدیم انتخاب شدهاند، تلاش دیگری در رسیدن به این مقصود است.
مجموعه عروسکهای نمایش که از تکنیکهایی متنوع در طراحی آنها استفادهشدهاست، با طراحی خوب و نیز خلاقیت در استفاده از نقوش اسلیمی در چهرۀ برخی از عروسکها، نمایشگر فضایی کاملا ایرانی هستند. توانایی بازیدهندگان نمایش از نقاط قابلذکر این نمایش است که بر اقبال اثر افزودهاست.
"اندر حکایت ناکامی ببریخان در ولایتعهدی شاهی که سرخپوش بود اما کسی نمیدانست" نمایشی موفق است که میکوشد در کنار خلق لحظات سرگرمکننده، به رخدادهای مهمی نیز اشاره کند که در ایرانِ عهدِ ناصری خسارتهای جبرانناپذیری بر کشور و مملکت وارد آوردند.
به نظر میرسد تماشاخانۀ سنگلج مکان بسیار مناسبی برای این اجرااست؛ تماشاخانهای که خیلی هم از کاخ شاه قاجار در تهران دور نیست! همزمانی آغاز اجرای این نمایش با تعطیلات نوروز فرصت خوبی است برای رفتن به محلۀ سنگلج تهران. میشود در نزدیکی کاخ گلستان و بنای منحصربهفرد شمسالعماره به تماشای روایت ببریخان نشست و در دورهای که شاید گونههای نمایش سنتی ایرانی روزگار پررونقی ندارند، تماشای اجرایی خوب از این گونه را تجربه کرد.