در واقع کاری نبود که بخوام خیلی ازش تعریف کنم! به نظرم شالوده ی اثر و ایده خیلی خوب بودن٬ اما خوب به ثمر ننشستند. یعنی بازی ها آنچنان قوی نبودند و بعضی اغراق ها و دیالوگ ها و... کار رو ضعیف کرده بودند که می تونست خیلی بهتر باشه.
اما در کنار همه ی اینها نقاط قوت زیادی هم داشت٬ مثل موسیقی خیلی خوب و البته گروه همخوانی جذاب و حرفه ای. همچنین طراحی لباس و نمایش فرم هم خیلی خوب بودن.
به دو دلیل تماشای این کار رو به بقیه پیشنهاد می کنم:
یک اینکه برای این اثر زحمت کشیده شده و روی ایده اش خوب فکرشده. ایده ی اثر در واقع تفسیری امروزی در قالب همان نمایش سنتی و کهنه. نویسنده حرف اصلی ش رو به خوبی می گه و پیامش رو می ده.
دودیگر اینکه باید از این دست آثار حمایت بشه و دیده بشن. در خیل کارهای مختلف مدرن و رئال و... جای نمایش های سنتی مربوط به تاریخ و اساطیر ایرانی خیلی خالیه. ما به بیضایی ها نیازمندیم!
جای اینجور آثار خالیه. هر چند که هر از چندگاهی هست (مثل همین کار و یا شاهکار محمدمساوات به اسم بیضایی و...)٬ اما کم است!
به نظرم اصحاب تیاتر باید به داستان های کهن و اصیل ایرانی و اساطیر و خصوصا شاهنامه بیشتر و بیشتر و قوی تر بپردازند و در این زمینه ها فعالیت بکنند. انشالله.