دیروز افتخار تماشای این نمایش رو داشتم. به عنوان یک مخاطب عام که کتاب مسخ کافگا رونخونده، به نظرم کار گروه بسیار خوب بود چون بازیگرها از استفاده از میمیک صورت و دیالوگ محروم بودند و موسیقی و افکت های صدا (و نه اجزای صحنه) در عین سادگی مکملی عالی برای انتقال حس مورد نظر به تماشاچی بودند که نتیجه ای عالی و بی نقص رو رقم زده بود. به تصویر کشیدن روزمرگی ها و دلزدگی هایی که همه سعی در نامگذاری اون به اسم «زندگی» دادیم در برابر تصویر بدیع گریگور ترد شده،که علیرغم میل باطنی به سرباری برای خانوادش تبدیل شده بود ولی در عوض خوشبختی واقعی وجودش رو پیدا کرده بود به زیبایی هرچهتمام تر به تماشاگر منتقل میشد.