جمعه شب این نمایش رو دیدم.بعد از تمام برداشت های تلخی که از رمان فوق العاده مسخ شده،این اولین باری بود که فانتزیه این رمان از نگاه دیگه ای به تصویر کشیده شده بود.فانتزی ای که تلخی اتفاق گرگور را قابل هضم تر می کرد و به منه تماشاچی یادآور می شد که گاهی بدترین اتفاقا هم می تواند یک جنبه مثبت داشته باشد.پذیرفتن شرایط هر آنچه که هست، در این نمایش پررنگ است.
و حال خوب دیدن کار فانتزی که در ایران خیلی کم اتفاق می افتد.
از آزاده انصاری و تمام گروه این نمایش تشکر می کنم که حال خوبی به من هدیه دادند.