(( بذر نور ))
با دستانی خسته و چشمانی پُر امید
کاشتیم بذری در باغچه خشکیدهء حیاط
واز اشک ها ی شوق چشمانمان
روان کردیم امید را در دل خاک
تا روزی کودکانمان
در میان درختان سبز حیاط
ببندند حلقه های تاب به بلندی آسمان
چه زیبا خواهد شد
آن روز ها ...
دل ها در آن تاب جمله یکی خواهد شد
هر دمی باز غنچهء جان خواهد شد
هر نگاه جلوه ای از جلوه ء یار
هر سخن مولود عدم خواهد شد
یادشان باشد
ما در ظلمت شب
بذر ها یی از جنس نور را کاشیم
(# امین حسنی )