در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نماینده گروه اجرایی درباره نمایش نان سال های جوانی: مصاحبه ی سایت ایران تئاتر با نویسنده و کارگردان "نان سال های جوان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:42:18
مصاحبه ی سایت ایران تئاتر با نویسنده و کارگردان "نان سال های جوانی"

به گزارش ایران تئاتر ، این روزها سه نمایش در سالن استاد انتظامی روی صحنه است که یکی از آن‌ها، «نان سال‌های جوانی» اثر احسان عرفانی است. این نمایشنامه را عرفانی بر اساس رمان «عشق سال‌های جوانی» نوشته هاینریش بل نوشته است. به همین بهانه با این کارگردان جوان درباره اقتباس و شیوه اجرای نمایش «نان سال‌های جوانی» گفت‌وگو کرده‌ایم

آقای عرفانی شما نمایشنامه «نان سال‌های جوانی» را بر اساس رمانی با همین نام اثر هاینریش بل نوشته‌اید، این مساله به نمایشنامه جذابیت خاصی داده است؛ به‌عنوان مثال انگار مونولوگی که می‌گوید به‌نوعی همان دانای کل است که در رمان حضور دارد.
در این اقتباس سعی کرده‌ایم وفاداری‌هایی به رمان داشته باشیم اما متن را نمایشی کنیم. این رمان با راوی اول شخص روایت می‌شود. درنتیجه در زمانی‌که بنیان نگارش نمایشنامه را می‌گذاشتیم، فرض را بر این قرار دادیم که قرار است دو شخصیت نمایش ما قصه‌ای را برای تماشاگر تعریف کند. سعی کردیم بر این ... دیدن ادامه ›› پایه، اتفاقی نمایشی را تدارک ببینیم و نمایش به این صورت درآمد. البته در رمان مونولوگ‌ها با بخش‌هایی که دیالوگ در آن‌ها وجود دارد، دو بخش جداگانه‌ای هستند اما ما فرض را بر این گذاشتیم که شخصیت راوی قرار است تغییر کند و ما از مونولوگ‌ها در این کنش نمایشی که در شخصیت نمایش اتفاق می‌افتد به‌نوعی استفاده کنیم. درنتیجه مونولوگ‌ها را وسط دیالوگ‌ها چیدیم و سعی کردیم روندی را به‌وجود آوریم که انگار این فرد به‌واسطه این‌که گذشته خود را به یاد می‌آورد، به فاصله‌ای که الان با افراد دیگر دارد و همچنین جبری که بر زندگی‌اش حاکم است و زندگی‌اش را از شرایط دل‌خواهش دور کرده است، پی می‌برد.

دکور نمایش شما به اندازه‌ای بود که نیاز داشتید و در جریان نمایش و برای تغییر صحنه از خود بازیگران استفاه می‌کردید و با طراحی خاصی که در نمایش وجود داشت؛ مثلا کشوهایی را در کنار باکس‌هایی که صحنه شما را می‌ساخت تعبیه کرده بودید و آکسسوآرها در این کشوها قرار داشتند و بازیگران خودشان این وسایل را در صحنه تغییر می‌دادند. درباره پروسه‌ای که به این طراحی از دکور رسیدید توضیح دهید چون اساسا با توجه به سه اجرایی بودن سالن استاد انتظامی، بحث طراحی دکور، کار دشواری می‌شود.
وقتی اساس کار را بر این قرار دادیم که شخصیت‌ها برای مخاطبان داستانی را تعریف کنند، به این نتیجه رسیدیم که بازیگران می‌توانند صحنه‌ها را نیز تغییر دهند و خودشان آن افرادی باشند که فضاها را به وجود می‌آورند یا از بین می‌برند. نکته اصلی این بود که متن ما فضاهای متفاوتی داشت؛ یعنی چند مکان داشت. مدت‌ها درگیر این مساله بودیم که چگونه مکان‌ها را به‌وجود آوریم تا سیالیت نمایش اتفاق بیفتد؛ باید از مکانی به نکانی دیگر می‌رفتیم و این کار ما مخاطب را دل‌زده نکند. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که در صحنه تقسیم‌بندی‌ای را انجام دهیم. پس برای هر یک از مکان‌ها بخشی را در نظر گرفتیم که این بخش با اختلاف سطح مشخص شود. باکس‌هایی با قطر حدود ۱۰ سانتی‌متر را تعبیه کردیم که بالای آن‌ها به‌عنوان مکان‌های مسقف شناخته شود و فضای میان این باکس‌ها، خیابان را تشکیل دهد. دست ما در سالن استاد انتظامی بسته بود و با توجه به شرایط سالن، نمی‌توانستیم ناگهان فضا را از خانه به خیابان، از خیابان به کافه و ... تبدیل کنیم.

در نمایش «نان سال‌های جوانی» فشار بسیار زیادی بر بازیگران وارد می‌آمد، از یک‌سو فندریچ مونولوگ‌های طولانی‌ای دارد و از سویی دیگر پرستو قربانی، بازیگر زن نمایش، چهار نقش را هم‌زمان بازی می‌کند. چقدر از طراحی‌های این نمایش کارگاهی شکل گرفته است و چه مقدار شما که هم نویسنده و هم کارگردان نمایش هستید برای اتفاق‌ها از پیش طراحی داشته‌اید؟
معتقدم که نمی‌شود در تئاتر، گفت هر کس چه میزان بر نمایش تاثیر داشته است چون در این صورت مفهوم تئاتر به‌عنوان یک کار گروهی زیر سوال می‌رود. ما از اوایل شهریور کارمان را شروع کردیم و حدود یک‌ماه و نیم تمرین کردیم. البته قبلا با بازیگران نمایش؛ وحید منتظری و پرستو قربانی درباره نمایش حرف زده بودیم. ما روی صحنه‌ها اتودهای زیادی زدیم؛ وقتی شروع کردیم هنوز به طور کامل متن را در اختیار نداشتیم و بازیگرها با اتود زدن در استخراج خیلی از فضاها به من کمک می‌کردند و از سوی دیگر هم من هم کمک می‌کردم تا روابطشان شکل بگیرد. نکته جالب برای خود من این است که روابط این آدم‌ها خیلی ملموس و نزدیک است و این چیزی بود که خیلی به دنبالش بودیم. نمی‌خواستیم یک استیل تاریخی دهه ۵۰ آلمان را پیاده کنیم که تماشاگر فرسنگ‌ها از اجرا دور باشد. سعی کردیم ترکیبی باشد از فضایی که تماشاچی راحت آن را درک می‌کند و گویی خودش را در آن فضا می‌بیند. من بیشتر می‌خواستم تماشاچی را نزدیک کنم به نمایش تا به واسطه لباس و دکور و از این قبیل او را دور کنم. دوست دارم تماشاگر خودش را وسط لحظه درام حس کند.

اگر سخن ناگفته‌ای باقی مانده است بگوئید لطفا.
نکته‌ای که مکرر نیاز هست بگویم اینکه ما نیاز به حمایت داریم. ما در نمایش قبلی یعنی «در باب تفریحات سالم و غیر سالم» ما موفقیتی نسبی داشتیم ولی طوری نبود که بتوانیم اجرایمان را جای دیگری ادامه دهیم و آن کار هم پرونده‌اش با ۱۸ اجرا بسته شد؛ یک زحمت دو ساله! آدم به اندازه محدودی توان خلق بدون گرفتن بازخورد مناسب دارد. دوست داریم بازخوردهای مثبتمان را از مردم بگیریم و امیدواریم تماشاگر بیاید و از کار لذت ببرد و به دوستانش دیدن این نمایش را پیشنهاد کند.
حسن نوران این را خواند
عرفان غفاری مقدم و نازلی پارسا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید