در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فرزانه رضائی درباره نمایش آشپزخانه: تمام نمایش در یک آشپزخانه شلوغ و پر سر و صدا میگذرد که به سادگی میتو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:10:47

تمام نمایش در یک آشپزخانه شلوغ و پر سر و صدا میگذرد که به سادگی میتواند به عنوان نمونه کوچکی از جامعه انسانی در نظر گرفته شود. جامعه ای که در آن تقریبا از هر نوع و گروه آدمی یک نفر پیدا میشود. آدمهایی که هر کدام داستان خودشان را برای تماشاچی تعریف میکنند و در طول صد دقیقه نمایش درگیر طیف وسیعی از اندرکنشهایی میشوند که در یک جامعه رخ میدهد. وسکر این نمایشنامه را بر اساس تجربیاتی که از کار کردن در یک شیرینی فروشی به دست آورده و با تمرکز بر مناسبات حاکم بر طبقه کارگر نوشته. مناسباتی که در عین حال که از خشونت و جدیت قابل توجهی سرشارند میتوانند بامزه و خنده دار هم باشند. در عین حال نمایشنامه به خوبی با توجه به شرایط جامعه امروز ما بازنویسی شده. جا به جای نمایشنامه اشارات ظریفی به اخبار روز شده که طنز تلخی را به کل نمایش اضافه کرده. از این دست میتوان به پیشنهاد تاسیس مغازه ای با نام نان داغ-پی پی داغ یا ادعای تمرین شده بودن دعوای بین دو تا از اعضای آشپزخانه اشاره کرد. نمایش آشپزخانه علاوه بر طنز ظریفی که با دیالوگهای دقیق و حساب شده اش منتقل میکند از حرکات و صحبتهای بامزه و حتی ناسزا و دعوا برای جلب توجه تماشاگر استفاده میکند. انگار این نمایش برای خنداندن اقشار مختلف تماشاگرها از همه انواع طنز استفاده کرده و این میتواند نشانه ای از دراماتورژی قوی این کار هم به حساب بیاید.
همین استفاده از سطوح مختلف در مورد قصه نمایش هم مطرح است. نمایش داستانکهای کوچکی را برای ما تعریف میکند که هر کدام از آنها بسته به نگاه ما میتواند از اهمیت بیشتر یا کمتری برخوردار شود. با این حال تماشاچی با یک قصه کلی هم روبروست. قصه یک آشپزخانه شلوغ که در آن همه با نارضایتی کار میکنند و تقصیر کمبودها و مشکلات را به دوش دیگران می اندازند. همه اعضای این آشپزخانه در حال جنگند و هر کدامشان با روش خاص خودش با دشمنی که برای خودش تراشیده میجنگد. بعضی ها با شوخی و مسخره بازی, بعضی ها با بی تفاوتی و بعضی با پرخاش و عصبانیت به مقابله پرداخته اند. یکی از رییس, یکی از همکارش و یکی از گرما و سر ... دیدن ادامه ›› وصدا مینالد و هیچ کس خودش را در جایگاه کسی که مسئول به وجود آمدن این وضع و یا تغییر آن است نمیبیند.
بی شک یکی از تاثیرگزارترین صحنه های نمایش صحنه "رویابازی" است. صحنه ای که باعث میشود تماشاچی از خودش بپرسد که چه رویایی دارد. آیا اصلا رویایی دارد یا مثل بازیگرهای نمایش رویایش را در شلوغی و هیاهوی جامعه بی در و پیکر و خشونت زده ای که در آن زندگی میکند از دست داده و آن را با کلیشه های احمقانه عوض کرده?
نمایش آشپزخانه سی و پنج نفر بازیگر دارد که همگی بازیهای خوب و قابل قبولی ارائه میدهند. طراحی صحنه خیلی دقیق و در انتقال فضا بسیار کارامد است. نورپردازی, استفاده از موسیقی و انتخاب بازیگران هم به خوبی انجام شده. با این همه چیدمان صندلیهای تماشاگران واقعا بد است. در هر ردیف به غیر از نفرات اول و دوم که در سر ردیف نشسته اند بقیه افراد حتما شانس دیدن قسمتی از صحنه را از دست میدهند. حتی کسانی که با مطالعه قبلی صندلیهای اول و دوم ردیفهای بالایی را انتخاب کرده اند به سادگی میتوانند به خاطر اینکه تماشاچی های خارج از ظرفیت کنارشان روی پله ها مینشینند شانس دیدن تمام صحنه را از دست بدهند. شاید بهتر بود صندلیها به جای اینکه در چهار گوشه صحنه متمرکز شوند دورتادور صحنه قرار میگرفتند.
یعنی بنظر شما کدوم صندلی دید ایده آل تری داره؟
۰۵ آذر ۱۳۹۵
بین باکس های a ,b ,c, d کدوم به نظرتون دیدش بهتره؟؟؟؟
۱۷ آذر ۱۳۹۵
فکر نمیکنم باکسهای مختلف تفاوت زیادی با هم داشته باشن.
۱۸ آذر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید