در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نماینده گروه اجرایی درباره نمایش باغبان مرگ: این مهمانی مرگ را باید دید احمد پوری مترجم و نویسنده تک‌گویی و گاه د
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:10:58
این مهمانی مرگ را باید دید
احمد پوری مترجم و نویسنده
تک‌گویی و گاه دوگویی که در آن سراسر نمایشنامه را دیالوگ‌های یک نفر یا دو نفر تشکیل می‌دهد عرصه خطرناکی برای نویسنده است. طرح و روند داستان معمولا تماشاچی را باید با ترفندهای ظریف و هنری روی صندلی نگه دارد و تا آخر نمایش او را با خود بکشاند. برای چنین کاری استفاده از دکور‌های مناسب و چشمگیر، موزیک جذاب، نورپردازی‌های ابتکاری و جالب، حرکت‌ها و میزانسن‌های دقیق و چشم‌نواز، دیالوگ‌های قوی، استفاده از رقص و حرکات هارمونیک و بالاتر از همه بازی‌های نفسگیر ظاهرا در خدمت جان بخشیدن به داستان برمی‌آیند. نمایشنامه «باغبان مرگ» به جز دیالوگ و بازی از هیچ المان دیگری برای دوختن تماشاچی به صندلی استفاده نکرده است. دکور، میزی به ازای عرض سالن است با دو صندلی در دو سوی عرض مستطیل با شیشه‌ای در وسط که نشانه پنجره‌ای است که یک خبرنگار را از قاتلی زنجیره‌ای جدا می‌کند. دو پرده سینما در دو دیوار سالن هم گاه با تصاویری سعی می‌کنند به روند داستان یاری کنند. اما در نبود تقریبا تمامی آن تمهیداتی که گفته شد این نمایشنامه نفس تماشا‌گر را از همان آغاز در سینه حبس کرد و او را تا آخر نمایش کشاند تا جایی که وقتی چراغ‌های سالن روشن شد تماشاچی ناگهان دریافت که گذشت زمان را اصلا احساس نکرده است. این جاست که نخستین‌ آفرین نصیب نویسنده می‌شود که از این چالش مخاطره‌آمیز سرافراز بیرون آمده است. دیالوگ‌های بسیار جذاب و سنجیده، هرکدام تعلیقی ریز به وجود می‌آورد و تماشاچی را منتظر ادامه گفت‌وگو می‌کند.
بازی بسیار قوی و زیبای آتیلا پسیانی و جا دادن شخصیت باهوش و غریب یک قاتل زنجیره‌ای در ذهن تماشاگر از نقاط قوت نمایشنامه است. بازی نرم و باورپذیر ... دیدن ادامه ›› مارین ون‌هولک نیز از همان ابتدا تماشاچی را متقاعد می‌کند که با خبرنگاری جسور و کنجکاو روبه‌روست که از موضع قدرت با یک قاتل حرفه‌ای دست و پنجه نرم می‌کند.
نمایشنامه با اورتوری آرام و محتاط آغاز می‌شود که در آن هم خبرنگار و هم قاتل هر کدام می‌خواهند با کلام‌مرعوب‌کننده، برتری خود را به دیگری ثابت کنند. اما هرچه نمایشنامه جلوتر می‌رود احساس متناقض تماشاگر درباره قاتل، گاه متقاعدش می‌کند که در وجود او انسان آرام و معصومی است که از زیبایی‌ها لذت می‌برد و همه‌چیز را زیبا می‌بیند و لحظه‌ای دیگر با آن وجه پلید و بی‌رحم شخصیت او روبه‌رو می‌شود. یخ قدرت زن خبرنگار نیز آرام‌آرام در مقابل قدرت قاتل آب می‌شود تا جایی که در آخر نمایش از صلابت او چیزی نمی‌ماند. همان‌گونه که گفتم کارگردان در این نمایشنامه از حداقل افکت‌های مرسوم بهره گرفته است اما در این حداقل، نهایت استفاده از آنها را برای جذابیت اثر کرده است. این مهمانی مرگ را باید دید و از آن به عنوان اثری متفاوت و قوی لذت برد. نمایشنامه گیرای محمد چرمشیر با کارگردانی حساب شده و خوب اروند دشت آرای و بازی ستودنی آتیلا پسیانی و بازی گیرای مارین ون هولک که در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اجرا مى شود، اثری خوب در عرصه تئاتر ما پدید آورده است.
امیرمسعود فدائی و حافظ این را دوست دارند
باغبان مرگ اثری موفق برای اجرای تاتر نیست . همه چیزدست بدست هم داده تا تماشاچی سالن را که بی شباهت به سردخانه یک بیمارستان نیست مغموم ومایوس ترک کند . این متن آقای چرمشیر براستی در خدمت چیست ؟ در این وانفسا این قاتل زنجیره ای خونسرد به من تماشاگر که بمدت یکساعت گردنم را به چب و راست چرخانده ام چه می خواهد بگوید ؟ آیا بهتر نبود آقای کارگردان متن تکثیر شده نمایش را دم در سالن به تماشاچیان میداد که به خانه ببرند و بعد از تماشای اخبار تلویزیون بخوانند تا شاید احساس غبن کمتری به آنان دست دهد ! یاد آن سالهای دور و تماشای کارهای ساعدی و رادی وبرشت و آن صحنه های شریف تاتر به خیر !
۱۴ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید