آیدا و مورتن
نمایش "مارکس و کوکا کولا" به نویسندگی نیل اسکو و کارگردانی کیانوش اخباری قصه خود را بر پایه دیالکتیکی شکل گرفته بین زن و مردی روایت میکند. این نمایش شش پرده ای با روایت عقب گردی(move back) که دارد میخواهد شخصیت های پردازش شده اولین صحنه نمایش را به نقطه کارسازی شده شان در پرده آخر ببرد. تماشاگر در این برگشت به عقب زمانی، چرایی و چگونی تحول شخصیت های شناخته شده را درک میکند. شخصیت هایی که به فراخور موقعیت های مواجهه در حال ستیز و مجادله با گفتگو هایشان هستند. گفتگوهایی که مبنای آنها بیشتر از آنکه در پی کشف حقیقت باشد، سرمنشاء خود را از در حال تغییر بودن و گذرا بودن همه چیز ( دیالکتیک هگلی ) باز می یابد. نمایش در پی این موضوع می باشد که رویکردهای انسانی، مطابق با ماهیت وجودی زمان که گذرا و محدود است، مدام در حال تغییر است، چه این تغییر دایره وار باشد ( نفی نفی ) و چه به صورت نیرویی بر ضد خود ( برابر نهاد ).
در نمایش، آیدا و مورتن هر کدام میتوانند به نوبه خود، نمایندگی کوکولا را در زیر یک سقف ( جامعه دو نفره ) برای دیگر داشته باشند. کوکاکولایی که هم میتواند نماد استعمار باشد، و هم میتواند سمبل آزادی. کوکاکولا حلقه واسط و تقارب ثبات شخصیت این جمع دو نفره با شرایط جامعه بی ثبات سال 1968 فرانسه که درگیر اعتراضات و مبارزات دانشجویی بوده است میباشد. به نظر میرسد که مورتن با نوشیدن کوکاکولا به آزادی ( با نگاه سبملیک ) اعتقاد دارد، ولیکن در ادامه به نوعی به دنبال سهم خواهی و تصاحب آیدا می باشد. همین طور آیدا، مورتن را بخشی از سرمایه به تاراج رفته اش میبیند، که حتی حاضر است از او فرزندی داشته
... دیدن ادامه ››
باشد، بدون اینکه حق پدری برای او قائل شود. کوکاکولا به عنوان نماینده نظام سرمایه داری هیچگاه نمیتواند با ورود به نظام کمونیستی شوروی برای خود سود رسانی به ارمغان آورد. آیدا و مورتن، جوانان دانشجوی دیروز که در سال 1968 برای آزادی و بالندگی سعی در ابراز عقاید خود در تظاهرات خیابانی کرده بودند، در امروز خود یعنی سال 1972 گذشته های انقلابی خود را فراموش کرده و غوغاهای سال های نه چندان دور خود را کارناوالی عوامانه می بینند. هر دو در پی معنای نامفهوم زندگی مدنی، در گنگی و بطالت روابط انسانی خود در مانده و از خود بیگانه اند و نمیتواند مرز میان کمونیسم و کاپیتالیسم را بین خود مشخص کنند. به راستی کدام یک از این دو، دیگری را با داعیه نهضت های آزادی خواهانه جزء مایملک خود میداند؟ چه کسی میخواهد جرعه جرعه از دیگری را بنوشد، بی آنکه سکه ای برای آن بپردازد؟ تعدد بطری های خالی نوشابه در گذر زمان نشان دهنده این است که دو کارکتر دیگر چیزی از بلعیدن دیگری باقی نگذارده اند.
نمایش در بستر پردازش به روابط زنانشویی، حاکمیت جنسیتی آیدا و مورتن را واکاوی میکند. آیا این آیدا است که میخواهد مورتن را همچون یکی از مراجعه کنندگانش درمان کند و برابری حقوق زنان را از تمامیت حق بدنی گرفته تا همجنس گرایی به او بقبولاند و یا این مورتن است که میخواهد معماری ذهن آیدا را در دست بگیرد و چیدمان مقاوم هزارتوی عقیدتی فمینیسم او را بشکند؟ نمایش با دیالکتیکی که در پیش گرفته است، به طور ناخودآگاه ضدیت ها و تناقضات دیدگاه فردی اجتماعی را که مشخصا نمیداند آزادی را از چه نوع و به چه میزان میخواهد، به روی تضادها و مخالفت های جنسیتی می آورد. جدال مورتن و آیدا را با توجه به شخصیت پردازی آنها، میتوان به عناصر آب و آتش مرتبط دانست که در آن، آب آتش را به خود جذب میکند و آتش میتواند آب را نابود میکند و البته که قدرت هر دو از حرکت است.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Page/1384/16/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/177415/%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%D9%88%D8%BA%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%84-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87!