در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فرشته جاوید درباره نمایش مدارِ بسته: نمایش رو دیشب دیدم. واقعاً کار جذاب و متفاوتی بود. قبل از هر چیز باید
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:04:31
نمایش رو دیشب دیدم. واقعاً کار جذاب و متفاوتی بود. قبل از هر چیز باید از دست اندرکاران این نمایش به خصوص خانم طبسی نژاد تشکر کنم و به همشون خسته نباشید بگم. دیشب که ما نمایش رو دیدیم، این شانس رو داشتیم تا نشست کانون منتقدین رو که بلافاصله بعدش انجام شد رو هم گوش بدیم، که در نوع خودش جالب بود. اما نظر شخصی من:

نکته اول: شما لازم نیست هنرمند یا بازیگر باشید تا از این نمایش لذت ببرید. لازم نیست همه بازیگران مشهور و فیلمهای زیاد دیده شده رو بشناسید. لازم نیست بدونید که مثلا آقای فرهادی برای آخرین فیلمش فراخوان ارسال ویدئو داده بوده. کافیه انسانی باشید که داره در مسیری از زندگی میره و همیشه با بهترین های اون رشته مقایسه میشه و خودش هم آرزوها و ایده آل هایی از این افراد در ذهن خودش داره و میخواد مثل اونها بشه. از این نظر، این نمایش بسیار قوی کار میکنه. همان ابتدای کار، وقتی بازیگرها، با اسامی واقعی خودشون، مشخصاتی از خودشون میدند، تماشاچی بلافصله خودش رو در یکی از این افراد که بهش نزدیکتره میبینیه؛ یا هم سن، یا هم قد، یا تعداد خواهر و برادر....و بعد بحث دغدغه هاست. ما همه رویای "ستاره" شدن داریم. الزاما رویای ستاره سینما شدن نه، ولی همه ما دلمون میخواد که بهترین باشیم. و این فارغ از هنرمند و غیر هنرمنده و هر مخاطبی رو جذب ... دیدن ادامه ›› میکنه.

نکته دوم: چیزی که خیلی خیلی جذابه، استفاده از تکنولوژی هستش؛ اما بیشتر از اون موفقیت خانم طبسی نژاد در از بین بردن "دید - Gaze" در کارشون. همونطور که خودشون در انتهای نمایش، و در نشست کانون منتقدین فرمودند، ایشون به دنبال شکستن دید بیننده-تماشاچی بودند. به طوری که بازیگر به تماشاچی ها نگاه نمیکند، و تماشاچی هم بازیگری را میبیند که هم روی صحنه است و هم نیست. یاین یعنی از بین بردن یکی از قدیم ترین فرآیندهای تئاتر، همان آبژه شدن بازیگر (و اثر). یک قدم فراتر، با استفاده از دوربین های مدار بسته در اکثر تعاملات روی صحنه دید بازیگر-بازیگر هم شکسته شده. اینجاست که هنر بازیگران این کار به چشم میاد، زمانی که بیننده، روی صفحه های تلویزیون تعاملی رو میبینه که عملا روی صحنه نیست، و بازیگرها واقعا خوب از پس این حرکت شجاعانه بر می آیند.

نکته سوم: نتیجه این دو نکته، (به نظر شخصی من) یک کاتارسیس آنی بود. معمولا اگر کاری آنقدر قوی باشه که در نهایت به کاتارسیس ختم بشه، این اجرا کار خودش رو از همون ابتدا شروع میکنه. منِ بیننده، از همون اول عضو دهم این گروه بودم، که با خیال راحت، بدون آبژه شدن، دغدغه های زندگی شخصی و حرفه را حلاجی میکردم و مبحث بحران هویت را به درستی میدیدم و برایم ملموس بود.

نکته آخر: بعضی از نقدهای منتقدین کانون، به استفاده زیاد از دوربین ها بود. چیزی که شخصا من رو نگران کرد، ابتدای اجرا بود، که چطور ممکنه 70 دقیقه از این سبک استفاده کرد. و در نهایت باید بگم که اینقدر این استفاده هوشمنده و خلاقانه بود که من و کسانی که با من نمایش رو دیدند از تموم شدنش یکه خوردیم و باورمون نمیشد 70 دقیقه گذشته. و لازمه بگم، طبق فرمایش خود خانم طبسی نژاد، چنانچه روزی فیلم این اجرا منتشر بشه و ایشون تصمیم بگیرند کل روزهای اجرا رو پشت سر هم ادیت کنند و نمایش بدند، من قطعا دلم میخواد اون "مدارِ بسته" رو ببینم.