نگاه کن... همین جا... قهوه تلخ، روزهای زرد، آواز قو آنتوان چخوف...
نگاه کن همین جا... درباره زنی که دیگر نیست، حرف می زنیم. بگو...
هیس... اسمش را نیاور. بگذار فائقه خودش بگوید. بیتا حرف بزند. و نازنین بغلش کند. بگذار آن ها بگویند. آن ها بهتر می گویند.
من هر روز از راه دور زمزمه هایی می شنوم، حرف های چند زن درباره یک...
ناتمام/تئاتر شهر/سالن سایه/۱۸:۴۵