در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بارونی -پادکست فراتر از بازی حقیقت درباره نمایش پسران تاریخ: یک فلسفه است . ‏ فلسفه پسران تاریخ ، پسران و تاریخ ... پسران نَران
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:50:56
یک فلسفه است . ‏

فلسفه
پسران تاریخ ، پسران و تاریخ ... پسران نَرانی که هنوز به بلوغ مردانه نرسیده‌ند و در نمایش تماشاگر ‏تلاشی هستیم که هر کدام از آن نامردان می‌کنند تا دست اندازی کنند به پیش ، مردانه شدن ... به ‏خود را به اثبات رساندن . و تاریخ زمانی که هنوز فردی را در خود مَرد ثبت نکرده است جمع ‏هِنری‌های هشتمی که جز یک نام ، تنها زنان و دخترانی را به جای گذاشته‌ است در خطوط تاریخ ، ‏برای مردانه شدن ... برای ثبت نامی نیک . ‏
‏(ادوارد ششم تنها باز مانده‌ی نرانه‌گی هنری هشتم سال زیادی بر تخت جلوس نمی‌کند و می‌میرد و ‏جای او را ماری اول – اولین دختر هنری هشتم ... ماری خون ریز - می‌گیرد .) نمایش پسران تاریخ ‏فلسفه‌ی زندگی ست از نوعِ وقتی در کل نمایش تنها یک زن حضور دارد و با وجود حضور کم‌ش ‏تاثیر گذارترین شخصیت فلسفی اثر می‌باشد و مردانی را که تاثیرشان در نمایش پیش بردن قصه ‏است ، مختوم خود می‌کند . ... زنی که در سنگینی در رفتار در بیان و در جلوه‌ی تئاتری نمایش یک ‏مرد کامل (طبق تعریفی که وجود ندارد) را در ذهن ما حک می‌کند و ده مرد جوان و پیری که از ‏پیانیست تا مدیر رفتار و سکنات زنان (طبق تعریفی که وجود ندارد) را بر ما ته نشین ذهن می‌شوند ... ‏هر یک به شکلی ؛ حقیقتی که در ابتدا باید به آن پرداخته می‌شد . پسران تاریخ ساز این نمایش هیچ ‏کدام جز یکی به ... دیدن ادامه ›› هدف‌شان نمی‌رسند و آن کسی ست که برای اثبات مرد بودنش ... با وجود ‏ضعف‌های‌ش ، هم جنس گرایی‌ش و دور بودنش از بقیه وارد کمبریج می‌شود تا تمایزش با بقیه را ‏نشان دهد ، تمایزی پوچ است به اندازه‌ی تمام دو ساعت این اثر که واقعن یک بار تماشای‌ش کافی ‏نیست برای تکمیل نتیجه گیری . ‏
صحنه‌‌های تاریخ (فضای روبروی دیدگان تماشاگر) و دیالوگ‌های پسران (مشتمل بر کل ‏شخصیت‌های نمایش) با بر هم نشینی و یا با عدم بر هم نشینی از ابتدا که معلم تاریخ چشم در چشم ‏ما جلوی صحنه می‌ایستد در یک دایره‌ی نوری و چیزهایی سیاسی می‌گوید و دست‌انش با ادای یک ‏آدم آهنی تکان می‌خورد غریب بودن این نمایش آغاز می‌گردد و سپس ورود پیانیست و شش شاگرد ‏و معلم ادبیات در لباس یک موتور سوار که به زبان خارجی حرف می‌زنند و آواز می‌خوانند و تغییر ‏حالت معلم توسط شاگردها به غریبه بودن این نمایش شدت می‌بخشد و سپس ورود مدیر که انگار ‏ملموس‌ترین شخصیت اثر است در بین این همه غریبه‌گی و تا که بلاخره فردی از جنسی دیگر وارد ‏نمایش می‌شود و به طور کل جهت اثر زاویه پیدا می‌کند و غریبه‌گی‌های آن چه شاهد هستیم به ‏مراتب عجیب‌تر می‌شود تئاتری را خلق می‌کنند که باور می‌کنی کارگردان این اثر ریاضیات را از بهر ‏است ، بسیار صاحب ایده‌ئولوژی است ، بسیار صاحب ذهنیت است و بسیار خلاق است ، او می‌داند از ‏چه طریق و در چه زمانی از اثر و در چه جایی از نمایش و نقطه‌ی مشخصی از صحنه حرکتی را بدهد ‏که مخاطب اندیشه‌ش بتواند همان چیزی که او می‌خواهد را بفهمد ... در این تکثر زاویه‌های نمایشی ‏نور ، نقاشی ، کاغذ جر خورده‌ی روی دیوار ، حالاتی که در باز و بسته می‌شود ، خروج بازی‌گران ‏‏(بازی گران) ، محل استقرار نگاه من و سمتی که تو تماشاگر اثر هستی همه رادیکال گیری شده است ؛ ‏داستان مهم نیست حتا آن چه در دیالوگ‌ها به گوش می‌خورد مهم نیست یا آن چه از حرکات ‏می‌بینیم ولی آن چه رخ می‌دهد که داستان دارد و دیالوگ‌ها و حرکات حمل‌ش می‌کنند از حرکت ‏دست تا راه رفتن تا نشستن همه مخاطب را به سمت هدفی خاص می‌برند و آن قدر وسواس باید در ‏نگاه کردن داشته باشیم که کارگردان در آفرینش داشته و این لحظه‌یی ست که صدا ، نور ، دکور و ‏بازیگر به عدد در می‌آیند به طوری که حتمن باید چند بار این اثر را دید تا هرگز به مخیله‌ت هم ‏نه‌آید که این حرکت پوچ بوده ... چون نیست . ‏
پوچ بودن این اثر از تورم زیاد معانی ست که تنها به مرگ ختم می‌شود و باید هنری هشتم را بخوانید ‏‏. ‏
‏ ‏
محمد فروزنده این را خواند
سپهر این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید