پارسال سعدیه که صدای شجریان موبایل من میچرخید و میچرخید تو گنبد بارگاهت و من کنار دسته گلی که برای خداحافظی برات آورده بودم داشتم به پهنای صورتم اشک میریختم بقیه فکر میکردن حتما یا دیوونم یا از نوادگانت ...
آره من دیوانم ... دیوانه تو و شعرات ... دیوانه تو و معرفتت ... من عاشقی رو با سعدی یاد گرفتم
و دیشب اپرای عروسکی سعدی استاد غریب پور برای من دیدار مجدد تو بود ... دلتنگی که برای سعدیه بیشتر شد ...
زیبا ... عالی ... تاثیرگزار ... غمگین و دلتنگ کننده ....
این کار بهترین کادو برای دلتون و دلیه که دلتون براش می تپه !
سایت مستدام استاد غریب پور برای هنر این مرز و و بوم !