به نام نامی نامی که جز او نامی نیست
این نمایش آینهای در برابر ما قرارداد و آنقدر شبیهمان بود که ما را به خنده واداشت. گفتگوهای ذهنی که در آنسوی آینه نمایش داده شد، همان قضاوتهای بیرحمانهمان است که هرروز با آنها زندگی میکنیم و مانع از زیستن در حال و چشیدن طعم شادی و لذت باهم بودن و شناخت خود واقعیمان و خود واقعی دیگران میشود. دیالوگهای ذهنی خوب و بد درونمان از نگاه من خوب و من بدمان موجب این قضاوتها شده، نگاهها و قضاوتهایی که در دنیای واقعی وجود خارجی ندارند. در این نمایش زمانی که خودمان را در پس آینه میبینیم از ته دل میخندیم و این خنده، خندهای تلخ همراه با شرمساری ست. خدا قوت به علی سرابی نازنین و گروه همراهش که خوش درخشیدند.
برقرار باشید و سبز