نوشتن در مورد نمایشها در تیوال قطعا فرم مخصوص به خودش رو داره که صادقانه بگم من اطلاع دقیقی ازش ندارم. به نظرم چیزی شبیه به نظر شخصی هستش در مورد اجزای مختلف یک نمایش که به صورت تکه و پاره بیان میشه، حال اونکه این اجزا در در هم تنیده و باید در کنار و نسبت باهم مورد تحلیل قرار بگیره. فکر میکنم اگر تعارف رو بزاریم کنار، اینجا جاییِ که یا گروه برای کارش تبلیغ میکنه یا افراد در دو حالت بهش مراجعه میکنند. اول خیلی از کار خوششون بیاد و دوم خیلی بدشون بیاد. این غلیان احساسی احتمالا اونها رو ترغیب به وقت گذاشتن و نوشتن در مورد اثر نمایشی از ذن خودشون میکنه. چرا این مقدمهی طولانی رو گفتم؟ چون من قطعا جزو دستهی اولام. من دو بار نمایش رو در جشنوارههای تجربه و دانشگاهیان دیدهام و به نظرم در فضایی که زرق و برقها و پروپاگانداهای تو خالی بخش گستردهای از نمایشها رو پر کرده این نمایش با افتخار میتونه سرش رو بالا بگیره. تحلیل و درک درست گروه نمایشی از کمدیهای شکسپیر همراه با ایدهی اجرایی درخشان تنها میتونه شروعی بر تمجیدها از این نمایش باشه. نمایش قدرت این رو داره که تماشاگر خودش رو به شدت با خودش همراه کنه اونهم با کمترین بضاعت ممکن؛ و این اون نقطهای هست که کار کردن رو برای اونها سخت کرده اما من فکر میکنم گروه شرافتمندانه از پس کار بر اومده...در کل خواستین برین نخواستین نرین این شمایید که از لذت تماشای 《شب دوازدهم》 کیفور یا محروم خواهید شد.