در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مجید خادم درباره نمایش نظام آباد: امشب (1 شنبه - 26 / فروردین / 97) این نمایش را دیدم . برداشتی سطحی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:42:12
امشب (1 شنبه - 26 / فروردین / 97) این نمایش را دیدم .

برداشتی سطحی و بسیار تکراری از حال و هوای قشر ضعیف (از گونۀ غالباً مجهول‌الاصل‌و‌نَسَب ... دیدن ادامه ›› و البته دم‌خور با خلاف‌های ریز و درشت) توأم با حجم معتنابهی از لودگی و شعارزدگی و طبعاً فاقد هرگونه تلنگر و محتوای قابل تأمل .

تناقضاتی جدی در پالس‌هایی که از طرف کاراکترها به مخاطب ارسال می‌شد، وجود داشت و کاراکترها فاقد هرنوع انسجام در ساختار بودند .

در میانه اجرا، با خودم فکر می‌کردم اگر برداشت از این‌قشر از جامعه را به این استنباط‌های تکراری و قابل پیش‌بینی محدود کنیم و قرار بر ارائه و نمایشِ نگاه و تحلیل متمایز و ساختارشکنانه‌ای نباشد، منِ مخاطب پیگیر و البته بی‌تخصص و - باحتمال قریب به یقین - بی‌استعداد در زمینۀ هنر هم، با همین حجم از ناآگاهی و بی‌استعدادی می‌توانم داستان مشابهی را سر هم کنم و به روی صحنه ببرم .

حتی اگر معماری سالن و محل نشستن بنده و البته ضرورت حفظ حرمت بعضی از پیشکسوتان هنریِ حاضر (آقایان فرجاد و آتشانی) اجازه می‌داد، قطعاً سالن را ترک می‌کردم تا بیش از این زمانم تلف نشود .

(پیشاپیش از این‌بابت که بواسطه دلایل فوق، بعد از فقط یکی - دو ساعت، حتی نام بعضی از کارکترها را هم از یاد بردم، متأسفم :)
- ایفاگر نقش محوری این اثر؛ نقش‌آفرینی‌ای کاملاً نمایشی داشتند که کپی‌برداری تصنعی و نچسبی از ادبیات و اطوار فیلم‌فارسی‌های دهه چهل بود و طبیعتاً فاقد هرنوع حس و تأثیر. تا آنجا که بندۀ کم‌اطلاع می‌دانم، تئاتر فقط بازی با تُن صدا نیست که تُن صدا خدادادیست و بکارگیری آن، نبوغ و استعداد خاصی نمی‌خواهد ... ایشان اگر با همین فرمان حرکت کنند، در این وانفسا، نهایتاً مناسب حوزۀ دوبله یا خوانندگی خواهند بود تا بازیگری - هرچند امیدوارم چنین نشود - .

- ایفاگر نقش جوان بیمار؛ ضعیف‌ترین اجرا را - از حیث طبیعی و باورپذیر بودن - در میان این چهار نفر اصلی داشتند؛ گریه‌هایی که بعنوان یک بازیگر، حتی با ذره‌ای اشک همراه نبوده و توهین به شعور مخاطب بود (انگار که برای عده‌ای کودک، نمایش عروسکی بازی می‌کنند) و دیالوگ‌های تصنعی و شعاری (بچه‌مثبتی) و تناقضات اساسی‌ای که یک‌لحظه، حمام شب عید می‌گیرد و کت و شلوار بر تن می‌کند و می‌رود سر قرار ... و احتمالاً ساعاتی بعد یا یک روز بعد حتی دستش را هم نمی‌تواند بالا بیاورد و در بستر مرگ جان می‌دهد !

- بازیگر نقش امیر علی؛ در یک‌کلام " لودگی محض " ... متأسفانه بخش قابل توجهی از بی‌‍محتوایی و ابتذال این اثر را یک‌تنه بدوش کشیدند و در این‌زمینه « سهام‌دار عمده » بودند .

- بازیگر نقش مرتضی؛ در میان سه‌نفری که بضرس قاطع مردود می‌شوند و کارشان از توصیه و سفارش و « من بمیرم، تو بمیری » گذشته ... مصداق " یکـ "ـی بود که در بین « صفر »ها دیده شد .

مجموعاً برای بندۀ کیفیت‌گرا که گزیده تئاتر نگاه می‌کنم و ثانیه‌های زمانم برایم اهمیتی زیربنایی دارد، دیدن این اثر - بقول آن اصطلاح مدیریتی - یک « اتلاف » تمام‌عیار بود .

شاید فراموش کرده‌ام ... ولی تا بحال در مورد آثار نمایشی، مصداق مَثَل: " هیچ گرونی بی حکمت نیست، هیچ ارزونی بی علت " را ندیده بودم ... که دیدم .

تماشای این اثر را به آن بخش از مخاطبانی که - مثل بخشی از ته سالن‌نشینان اجرای امشب - بدنبال فضایی برای سرپوش‌گذاشتن بر افسردگی شدیدشان از طریق قهقهه‌های زورکی و تصنعی هستند، توصیه می‌کنم؛ هرچند بنا به قانونی نانوشته در حوزۀ اقتصاد - و شاید هم قاعده‌ای نوشته - لابد برای این‌قبیل آثار « تقاضایی هست که عرضه‌ای وجود دارد »؛ تقاضایی از جنس مرغ عشق‌های ته سالن‌نشین و الکی‌خوش .
بالاخره نقد حقیقتی بیان شد از وضع و حال این نمایش تقریبا هیچ چیز دار
۲۷ فروردین ۱۳۹۷
سلام و متشکرم آقا مهرداد عزیز .
۲۷ فروردین ۱۳۹۷
نماینده محترم گروه اجرایی
سلام

امیدوارم در آینده مؤفق باشید و آثار بامحتوا و قابل تأملی رو از گروه شما شاهد باشیم .
۲۷ فروردین ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید