آه پدر پدران ، آه پدران ِ من ، ما ، شما ، ای وای مادرانم مادر ! آیا گناه ما نوجوانان ، زاییمیده شدن از شماست ؟! ...
هویت همواره در آینده ست اما گذشته ای که بر کول های ما سنگینی و مسئولیت های ناخواسته ای که ما را پا بند می کند ؛ برای ما نوجوانان شناسنامه ای می سازد که برای ما نیست و ما هم به اشتباه آن را هویت می نامیم .
هملت در این نمایشنامه جوانکی ست که مجبور شده تاوان غفلت پدرش را بدهد و انتقام بگیرد . طفلکی می گوید دلم می خواهد انتقام بگیرم اما نمی دانم چرا و پدر می گوید ندانی بهترست و تازه می فهمد که حتی فرزند عمویش ست ! تصور کنید هملت نمایشنامه شکسپیر اگر این پرسش را از خود می کرد که تاوان غفلت پدرم به من چه ، دیگر دچار مصائبی نمیشد که شد ؛ اما از آنجا که همه یهویی باید کشته شوند چاره ای نیست !
نمایشنامه هملت دبستانی نه فقط پارودی یا نقیضه هملت شکسپیر که پارودی بسیاری از مسائلی ست که در متن شنیده می شود : پارودی ِ سوسیالیسم ، پست مدرنیسم ، تحلیل ، تیپ های تئاتری ها ، سنت ، دنیای خرتوخر پس از مرگ ، چند اجرایی بودن تئاتری ها ، سیاست ، حکومت ، قدرت و دموکراسی ، کلیشه های بازیگران تئاتر ،
... دیدن ادامه ››
سانسور و ...
و از منظر دیگر وقتی به تماشای تئاتر می نشینی با ریتم موسیقایی کلام و اجرایی مواجه می شوی که تو را با خود همراه می کند و گیر می اندازد و می خنداند .
و این گرفتاری با عروسک های پرداخته شده ای که بسیار هنرمندانه و شاید به سیاق متن پارودیک طراحی و ساخته شده اند به حد کمال خود می رسد . البته شاید تا همین جا کافی بود و کاش باقی خلاقیت ها به نفع متن و ریتم نمایشنامه کنار گذاشته می شدند .
در کل بهترین نقد خود اثر است . پیشنهاد می کنم تجربه ی این تئاتر رو از دست ندهید .