به جرات میتونم بگم از ضعیفترین و کندترین کارهایی بود که تا به حال دیدم. تپقهای آقای بهبودی و فراموش کردن دیالوگ بازیگر خانم و سینک نبودن متن ترجمه با گفتار بازیگران یک طرف، صداهای گوش خراشی که باعث سر درد شخص من تا آخر شب شد طرف دیگر. این کار در بهترین حالت پتانسیل نمایش رادیویی داشت. فقط و فقط نمایش رادیویی. مشکل از اینجا میاد که هر چی مثلا کار روشنفکرانهتر باشد اثر قویتر است و حتی اگر مفهوم فدای فرم شود. فقط یک سوال از جناب یهبودی واقعا ذهن من رو درگیر کرده است: جناب بهبودی وقتی من تماشاگر وسط جمعیت نشستم و حتی نمیتوانم این فاجعه هنری رو ترک کنم، حتی صداهای گوشخراش نمیگذارد کمی چرت بزنم تا نمایش تمام شود و اینکه قید ۴۵ هزار تومانم زدم و فقط آرزو دارم این زجر به پایان برسد، اجازه دارم به ساعت گوشی خودم نگاه کنم که ببینم که این پز روشنفکری چقدر دیگر به اتمام میرسد؟ چون میترسیدم باعث تکدر خاطر حضرت عالی بشود و بر سرم داد فریاد کنید و حتی آیا من که هم هزینهام هم وقتم و هم حال خوبم سوخته است اجازه دارم متقابلا سر شما داد بزنم که جناب بهبودی پنج تا کار در سال روی صحنه برود برای من کافی است، فقط ۵ تا اثر خوب...