جدا از آنچه که سیزیف برای گفتن داشت، ضرب دست و رفتارها و تن صدای بازیگر، خشونت بازی و کلام و حرکت بازیگران خاطر مرا آنقدر آزرد که مجبور به ترک صندلی خود شدم... در طول اجرا دلم میخواست همانطور که گاهی صدای تلویزیون را کم میکنم، حجم خشونتی که به گوش و چشمم می رسید را نیز کم کنم.
پ.ن: اون لحظه ای که بازیگر مرد از ارتفاع دومتری دیوار با دو کف پاش پرید، کف پای من درد گرفت و به نظرم نیازی نبود که این حس درد انقدر شدید بعد از یک روز سخت به من هم منتقل بشه شاید برای انتقال خشونت نیازمند خلاقیت های بیشتری باشیم.