چون زلف تو ام جانا
در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم
در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم
من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
از آتش سودایت
دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
:)
رهی معیری
بشنوید از گروه پالت - آلبوم حرمان - قطعه پریشانی