در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شکیبا درباره اپرای عروسکی خیام: . نامش را غیاث الدین ابوالفتح(ابوحفص) عمر بن خیامی(خیام) نیشابوری نوش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:33:24
شکیبا (tolerantly)
درباره اپرای عروسکی خیام i
.
نامش را غیاث الدین ابوالفتح(ابوحفص) عمر بن خیامی(خیام) نیشابوری نوشته اند.
وی بنابر تحقیقات جدید در 439 هجری قمری (برابر با 18 ماه مه سال 1048) به دنیا آمده
و در 12 محرم سال 526 ه.ق (برابر 4 دسامبر 1131 میلادی) در گذشته
و جمعا 83 سال در این جهان زیسته است.
تعیین و تثبیت تاریخ تولد و مرگ خیام را ما مدیون محقق و پژوهنده و دانشمند هندی سوامی گویندا تیرتها
و دو دانشمند روسی روزنفلد و یوشکویچ ویراستاران آثار علمی خیام هستیم .


معاصران و نویسندگاه نزدیک به عهد عمر خیام که از او یاد کرده اند وی را "حکیم الدنیا و فیلسوفها" ،
"امام خراسان و علامه ... دیدن ادامه ›› الزمان" ، "الشیخ الامام الاجل حجه الحق" ، "نصره الدین سید الحکماء المشرق و المغرب" خوانده اند.
او به اصح روایات در یک خانواده نیشابوری به دنیا آمده و در همانجا نشو و نما یافته است.
ظاهرا به عراق و خراسان سفر کرده ، و بیشتر عمر به تدریس حکمت و مطالعه در علوم ریاضی اشتغال داشته است.
مثلا در سال 473 ابونصر محمدبن عبدالرحیم نسوی ، قاضی فارس ، نامه به اون نوشته
و از وی درباره کون و تکلیف سوالاتی کرده است ، و خیام رساله ((کون و تکلیف)) با تتمه آن را در جواب وی نوشته است.
زمخشری، مفسر و لغوی معروف در رساله الزاجر للصغار از مشاجره مختصری که در باب لغت با وی داشته
با مباهات یاد کرده است و وی را "حکیم الدنیا و فیلسوفها" خوانده است و به شاگردانش استفاده از محضر او را توصیه نموده است.
.
.
.
از مشاهده رسالاتش معلوم می شود که وی پرگو و دراز نویس نبوده است و به نوشتن کتب و رسالات مفصل علاقه ای نداشته است. همچنانکه در شعر نیز جز چند قطعۀ کوتاه عربی ، و رباعی که قالبی کوتاه و موجز است نسروده است.
معلوم نیست که خیام از کی به شاعری پرداخته است ، و چرا دست کم در زبان فارسی جز رباعی نسروده است. رباعی از قدیمترین قالبهای شعر فارسی است. دانشمندان وزن آن را وزنی مقبول و مطبوع دانسته اند که ((نفوس نفیس را بدان رغبت است و طبایع سلیم را بدان میل)) . عده ایی آن را یک وزن خالص و ناب ایرانی دانسته اند ، و اگر بپذیریم که مبدع و اختراع کننده آن ، چنان که نوشته اند ، رودکی سمرقندی بوده است که اولین شاعر کامل عیار فارسی محسوب می شود ، می توان گفت که آغاز تولد رباعی با آغاز تولد شعر فارسی قرین بوده است. شمس قیس در المعجم فی معائیر شعر عجم می گوید که رودکی یا شاعر دیگری این وزن را از زبان کودکی شنیده است که چون گردو های خود را به سوی سوراخی می غلتانده است به ترنم می گفته است :

غلتان غلتان همی رود تا بُن گو

باید تصور نمود که حتی در آن زمان ، وزن رباعی وزن عامیانۀ رایجی بوده است که کودکان نیز از آن آگاهی می داشته اند.
اما این قالب شعری به علت ساختمان خاص خود ، ظاهرا در منظومه های بلند و اشعار طویل ، در شعر کلاسیک فارسی به کار نرفته است.
بلکه بیشتر برای ثبت بیان اندیشه های کوتاه که چون بارقه ای از آذرخش در ذهن شاعر درخشیده مورد استفاده قرار گرفته است.
زبان ساده و نزدیک به زبان گفتاری رباعیات نیز ناشی از همین ارتجاعی بودن آن است.
تقریبا دیوان شعر هیچ شاعری از رباعی خالی نیست . اما هر چه پیشتر می آئیم بر تعدد رباعیهای دیوانها افزوده می شود. بویژه در میان عارفان و صوفیان به صورت مستقل و به عنوان چاشنی کلام برای بیان ماحصل قولی با بیان اندیشه ای کوتاه ، به وفور دیده می شود.
قالب رباعی در شعر فارسی به دو صورت تجلی کرده است . یکی آنکه هر چهار مصراع آن قافیه واحد دارد (aaaa) و دیگر آنکه مصراع اول و دوم و چهارم هم قافیه و مصراع سوم آزاد است (aaba).
"بوسانی" صورت aaba را صورت اصلی و قدیمی می داند و گوید که این صورت در شعر ترکی و چینی نیز دیده می شود، و از این رو معتقد است که وزن و قالب رباعی اصولا از آُسیای مرکزی گرفته شده است . اما سوامی گویندا تیرتها، دانشمند هندی ، نظری خلاف این دارد و گوید که صورت aaaa احتمالا قدیمتر است. اما شواهد موجود از شعر رودکی این نظر را تایید نمی کند.
.

"چه فکری زودگذر و کوتاه و در قالب کوتاه صادقانه تر و صمیمانه تر "

خیام روح تعلیم و جوهر فکر خویش را در قالب رباعی بیان کرده است .
اما روح تعلیم و جوهر فکر و فلسفه خیام چیست؟
گفته اند: بی دوامی و کوتاهی عمر ، غنیمت شمردن دم گذران ، و فارغ بودن از اندیشۀ گشایش راز دهر.
ولی این افکار و اندیشه ها چیزهایی است که از روی رباعیهای منسوب به خیام استنباط و استنتاج شده است ، درحالی که به طور قطع دانسته نیست که از این رباعیها ، حتی آنها که در قدیمترین ِ متون به نام او آمده است ، کدامیک از آن اوست.
جالب این است که محققان از یک سو می کوشند تا بر پایۀ روح تعلیم و جوهر فکر و فلسفۀ خیام می خواهند رباعیهای اصلی را از رباعیهای غیر اصیل جداسازند ، و از سوی دیگر ، این جوهر فکری و روح تعلیمی را از روی رباعیهایی که در انتساب آنها به خیام یقین و توافق نیست استخراج می کنند.
متاسفانه تاکنون متن و دستنویس کاملی از رباعیات خیام که همزمان یا نزدیک به زمان او نوشته شده باشد به دست نیامده است . و ظاهرا امیدی نیز نیست که به دست آید.
در میان سالهای 1947 و 1952 میلادی سه دستنویس از رباعیات خیام به جهان عرضه شد که تاریخ کتابت 604 ، 654 و 613 هجری قمری داشتند.
اما این هر سه مجعول از آب در آمدند.
اینک تنها مبنای کار محققان برای گزینش رباعیات خیام و پی بردن به شیوۀ اندیشۀ او همانا مراجعه به قدیمترین آثار و نوشته ها و مجموعه هایی است که رباعیهایی از خیام را به تصریح ذکر کرده اند.
قدیمترین جایی که چند رباعی ، که در آثار دیگر به نام خیام آمده است به ثبت افتاده سند بادنامه ظهیری سمرقندی ، مکتوب به سال 555 هجری قمری است .
این رباعیها پنج تا و به شرح زیرند :
.
.


.
قدیمترین جایی که چند رباعی ، که در آثار دیگر به نام خیام آمده است به ثبت افتاده سند بادنامه ظهیری سمرقندی ، مکتوب به سال 555 هجری قمری است .
این رباعیها پنج تا و به شرح زیرند :

چون نیست مقام ما در این دهر مقیم
پس بی می و معشوق خطائیست عظیم
تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم
چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم

مشنو سخن از زمانه ساز آمدگان
می خواه مروق به طراز آمدگان
رفتند یکان یکان فراز آمدگان
کس می ندهد نشان ز بازآمدگان

برگیر پیاله و سبو ای دلجوی
تا بخرامیم گرد باغ و لب جوی
بس شخص عزیز را که چرخ بدخوی
صدبار پیاله کرد و صد بار سبوی*

از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا بما گوید باز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمی‌آیی باز

این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
فانوس خیال از آن مثالی دانیم
خورشید چراغ دان و عالم فانوس
ما چون صوریم که اندر او گردانیم*
.

* با جستجو این دو رباعی در اینترنت ، میشود پی برد که چقدر از رباعیات به نوع های متفاوت از اشتباه تایپی تا برداشت نویسنده رباعی تغییر کرده است
.
.
از چرایی و چگونگی انتخاب اشعار اصیل تا افراد قابل اعتماددر این موضوع گذر میکنم.

سرگذشت ِ ادوارد فیتز جرالد را میتوانید با یک جستجوی ساده در اینترنت ببینید
همانقدر کافی که چاپ اول از ترجمۀ رباعیاتی که خود انتخاب کرده بود ، به علت استقبال نشدن و ناشناخته بودن ، به یک پنی فروخته شد.
در حالی که هفتاد سال بعد ، یعنی در 1929 در حراج جروم کرن در نیویورک ، نسخه ای از همان چاپ به مبلغ هشت هزار دلار تمام به فروش رفت.

به این ترتیب در آغاز قرن بیستم به یمن ترجمۀ ادوارد فیتز جرالد نام خیام در سراسر اقطار عالم پیچید. باشگاهها به نام او ساخته شد. روز تولد فیتز جرالد را به عنوان ((جشن قدیس ادوارد)) بر پای داشتند، و چاپی چند زبانی از رباعیات منتشر گشت که سی ترجمه از آن را به زبانهای انگلیسی ، فرانسه ، آلمانی و ایتالیایی در برداشت. کتاب فروشان آن را به هر قطع و شکل قابل تصوری چاپ کردند. پس از کتاب مقدس و نمایشنامه های شکسپیر پر فروش ترین کتاب جهان گردید.
یک نسخه نفیس از آن که بر پوست نوشته شده و با دست تزئین یافته بود ، و سانگورسی آن را مجللانه با پوست سوخته و معرق کاری و مرصع به جواهر صحافی کرده بود به قیمت پنج هزار دلار به فروش رسید . این نسخۀ نفیس در سال 1912 با غرق شدن کشتی تایتانیک به قعر اقیانوس فرو رفت.
دستنویس اصلی فیتز جرالد ناپدید شد . تنها بخشی که خبری از آن در دست است و شامل چند رباعی بیش نیست ، اینک در آمریکا است و در تصرف یکی از مجموعه داران بنام و خستگی ناپذیر به نام دکتر روزنبخ است.
رباعیات کتاب محبوب نسل جدید در مغرب زمین شد. از حد یک شعر گذشت ، یک شعار شد.
نماد و نشانۀ یک خیزش گشت ، خیزشی به زبان موزون شعر علیه قشری گری و ظاهر پرستی .بغانیگری آرمانی آن گریزگاهی برای فرار تعبدات گشت و شرابی که آزادانه از کلمات آن می چکید جهانی را مفتون و مسحور ساخت.
در یک کتابشناسی جدید سیصد چاپ مختلف از ترجمۀ فیتزجرالد ، آن جزوۀ کوچکی که سالها کسی آن را به بهای یک پنی نمی خرید ، رقم زده شده است.
راستی را شهرت خیام و رباعیات او در جهان تا چه حد مرقون نفس شعر و اندیشۀ خیام و تا چه حد مدیون ترجمه و ابتکار ادوارد فیتز جرالد است. به عقیده بسیاری از محققان و دانشمندان اینک این دو از هم جدایی ناپذیرند، در حقیقت یکی هستند عمر-فیتزجرالد.
شاعر انگلیسی با نبوغ خویش به اندیشه های پراکندۀ خیام طرح و وحدت بخشید ، بدان شکل و شمایلی داد که در اصل نداشت.(در باب اینکه ترجمه فیتز جرالد تا چه حد با رباعیات خیام منطبق است ، و هر رباعی انگلیسی با کدام رباعی فارسی تطبیق می کند ، سخن بسیار رفته است)
فیتز جرالد با رباعیات همان کاری را کرد که شکسپیر با طرحها و مضمونهای نمایشنامه های گویندگان پیش از خود کرده بود. فیتز جرالد در مطابقت کامل با رباعی قالبی را برگزید که مصراعهای اول و دوم مقفا ، سومین آزاد و چهارمی به قافیه نخستین باز میگشت . این وزن در زبان انگلیسی چنان اثر موسیقیایی داشت که برای هر گوش ناآشنا و ناباوری هم قابل درک و دل انگیز بود.
.
.
بررسی انتقادی رباعیات خیام
آرتور کریستن سن
مقدمه و ترجمه از :
دکتر فریدون بدره ای

https://t.me/puppet_opera
.
.
امیر مسعود این را خواند
فاطمه فریمانی، عباس الهی، سعیده شریفی و هانی حسینی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید