در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ... ..: ساعت ۵ ۴ : ۹ شب بهم زنگ زد . تازه دیروز با هم دوست شده بودیم . ۲
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:17:20
ساعت ۵ ۴ : ۹ شب بهم زنگ زد .
تازه دیروز با هم دوست شده بودیم . ۲۱ خرداد ۸۸ .
اصلا سرحال نبود . کسل بود و بی حوصله .
گفتم چرا اینجوری شدی ؟ بعد خودم خنده‌ام گرفت . گفتم یه جوری گفتم انگار شیش سال که میشناسمت .
خندید و گفت حالا چرا شیش سال ؟
گفتم نمیدونم همینطوری گفتم .
خندیدیم .

.
.
.

ده سال گذشت .
برای یکی‌ با لبخند و خوشبختی‌ .
برای یکی‌ با اشک و دلتنگی ‌ .

۲۱ نوشت : دهمین سالگرد آشناییمون برای من مبارک .


از: ... ..
دفعه اول که گل کشیدم خیلی هیجان داشتم ، نفس نفس میزدم و همه چیز رو فریم فریم میدیدم ، اما بار آخر بعد این همه امتحان کردنش ، دلم میخواست نباشم ، همین فقط نباشم ، اونجا نباشم ، تو اون لحظه نباشم ، دلم میخواست ۲۵ سال قبل باشه ، ۱۱ ساله باشم و همه چیز و همه کسو یادم بره ، دلم میخواست دیگه چیزیو آهسته نبینم ، نور زیاد نباشه ، موزیک ملایم یا تند پخش نشه ، دلم‌میخواست اصلا ضبط صوت نداشته باشیم یا اگه داریم فقط داریوش و ابی پخش کنه و من ، خود خود خود خود لعنتیم باشم و تمام ، من از همه چیز فراری ام و دنیام داره هر روز تنگ تر میشه ، نفس نمیتونم بکشم و ترجیح میدم آلزایمر بگیرم تا اینکه یادم باشه چی شده و چی گذشته ، تف به رسم روزگار که تورو با من آشنا کرد ، غم من مسریه ، ولم کن ، میخوام فقط نباااااااشم ، ... دیدن ادامه ›› ولم کن


پ.نون

این‌نوشته مخاطب خاص داره و اون تو نیستی ، تو نیستی و البته توام لطفا رها کن ، ده سال گذشته ، برای یکی با غم و اشک ، برای یکی با یک مدل دیگه که همه چی توش بوده

پی نوشت ۲


لطفا لطفا لطفا کسی رو قضاوت نکن ، هر کس‌فقط و فقط میتونه خودشو قضاوت و محاکمه کنه


پی نوشت آخر


حرفی نیست ، زندگی بیرحمه
۱۱ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید