نگاهی به فیلمِ سرخپوست :
« سلام سینما »
اثرِ دومِ نیما جاویدی یک شاهکارِ سینماییِ به تمامِ معناست. بعد از فیلمِ اولِ این کارگردان یعنی ملبورن که رنگ و بویِ سینمایِ اصغر فرهادی را داشت ، اینبار قضیه کاملا" متفاوت است. یک فیلمنامهی بسیار جذاب و منسجم با داستانی نو و بدیع که تماشاگر را با خود همراه میکند. دیالوگهایِ درست و محکم و نیز شخصیت پردازیهایِ متناسب با قصه ، بیننده را با تجربهای تازه روبرو مینماید. سناریو دارایِ پیرنگ و ساختاری قوی ست که برایِ علاقمندانِ جدیِ هنرِ هفتم ، تداعی کنندهی سینمایِ کلاسیک است. ویژگیِ کم نظیرِ دیگری که باید به آن اشاره کرد ، قرار دادنِ مخاطب بر سرِ دو راهیِ جانبداری از کاراکترِ سرگرد نعمت جاهد به عنوانِ رئیسِ زندان و احمد سرخپوست به عنوانِ زندانیِ فراری و پاسکاریِ حسِ همزاد پنداری و جابجاییِ مداومِ آن در تماشاگر است. به دلیلِ آنکه سازنده ی این اثر ، خود نیز فیلمنامه را به رشتهی تحریر درآورده ، استانداردهایِ بالایِ کارگردانی و تسلطِ بسیارِ وی در ساخت و پرداختِ این فیلم را به وضوح میتوان دید. فیلمبرداریِ چشم نواز و تکنیکیِ سرخپوست ، در کنارِ طراحیِ صحنه و لباس ، گریم ، موسیقیِ متن و تدوین ، چنان بهم پیوسته و هماهنگ از آب درآمدهاند که بیننده را مسحورِ زیباییهایِ خویش میکنند. سرخپوست یک نوید محمدزاده ی جدید و متفاوت از رُلهایِ قبلیاش دارد که استادانه از پسِ ایفایِ نقش برآمده است. با تماشایِ سرخپوست باز هم میشود به سینما امیدوار شد و یکبارِ دیگر به جادویِ پرده ی نقره ای ایمان آورد. سینمایِ ایران زنده است تا وقتی که آثارِ ارزشمندی همچون سرخپوست ساخته و عرضه شوند.
« شهروز الستی »