نگاهی به نمایشِ تهرانِ بزرگ :
« جایی برایِ زندگی »
نمایشِ تهرانِ بزرگ قصه ی زنِ پنجاه و شش سالهای به نامِ مرضیه (معصوم احمدزاده) را روایت میکند که شوهرش را از دست داده و با سه پسر و تنها دخترش در آپارتمانی اجارهای روزگار میگذراند.
مرضیه سرِ کار میرود که جبرانِ حقوقِ ناچیزِ شوهرِ فوت شدهاش را برایِ تأمینِ مخارجِ زندگی کرده باشد.
سعید (شاهین خواجویی نژاد) پسرِ بزرگِ خانواده گاها" به دنبالِ کار است ولی سراغِ هر کاری نمیرود و توقعِ درآمدِ
... دیدن ادامه ››
زیاد دارد.
امیر (علی جعفری) پسرِ وسطِ خانواده در زمینه ی تئاتر کار میکند.
مهرداد (ایمان عبادیان) پسرِ کوچکِ خانواده با مدرکِ لیسانس از دانشگاهی معتبر ، در یک کارگاه کار میکند.
الهه (مهسا فتحی پور) تک دختر و البته کوچکترین عضوِ خانواده در یک شرکت کار میکند.
پسرِ آقایِ رجبی صاحبِ خانهای که مرضیه و بچههایش در آن زندگی میکنند در شُرفِ ازدواج است و قصد دارد در آپارتمانی که پدرش مالکِ آن است مستقر شود. از این رو مرضیه و فرزندانش تا سرِ سالِ قراردادشان که موعدِ آن هم دو ماهِ دیگر فرا میرسد باید خانه را تخلیه کنند.
مشکلاتِ شخصیِ بچه ها از یک سو و پیدا کردنِ جایی برایِ زندگی و بعد از پنج سال نقلِ مکان کردن از محلِ سکونتِ فعلی و همچنین نرخِ بالایِ اجارهها از سویی دیگر ، سببِ بروزِ بحرانهایی در زندگیِ این خانواده میشود.
نمایشِ تهرانِ بزرگ متنی کاملا" رئال و امروزی دارد و بازیِ واقع گرایانه و در خدمتِ متنِ بازیگران نیز ، جنبه هایِ بصریِ واقعی و باورپذیری به اثر بخشیده است. دیالوگها به خوبی نوشته شدهاند و همسو با کاراکترها و موضوعِ نمایش پیش میروند. با اینکه این اثر طراحیِ صحنه و لباسِ سادهای دارد اما این سادگی در راستایِ قصه است و به فضایِ رئالیستیِ نمایش کمک کرده است. همه ی این نکاتِ مثبت بدان معناست که کارگردانِ اثر به خوبی از پسِ وظیفهاش برآمده و به همراهِ سایرِ اعضایِ گروه ، یک نمایشِ جمع و جور و درست و درمان را به رویِ صحنه بردهاند.
( چیزی که تویِ تهران زیادِ ، خونه خالیِ برایِ مستأجر - یکی از دیالوگهایِ مهم و پُرتکرارِ نمایش )
« شهروز الستی - ۹۸/۰۲/۱۳ »