سوژهی نمایشنامههای فلوریان زلر در نگاه اولیه ساده و گاهی تکراری به نظر میرسند اما متنهای زلر(معمولا) نزدیک شدن به روابط آدمها و واکاوی
... دیدن ادامه ››
اتفاقاتیست که در جریان زندگی امکان به وقوع پیوستن آنها کم نیست. متنهای زلر تا حدود زیادی وابسته به شکل و موقعیت اجرا هستند و متنی که روی کاغذ به ظاهر پیچیده نیست روی صحنه میتواند به یک اجرای دیدنی تبدیل شود(اتفاقی که پیش از این، تا حدودی دربارهی نمایش اگه بمیری افتاد).
در اجرای فعلی نمایشنامهی پدر، نقطه عطف نمایش بازی درخشان مسعود کرامتیست در قالب پدری که در دنیای ذهنی خودش زندگی میکند و آدمها و زمان و مکان برایش مفهوم و شکل دیگری دارد و موقعیت چندگانهش مخاطب را میان واقعیت و توهمات ذهنی او درگیر میکند. کرامتی با پرهیز از هر گونه اغراقی در بازی و ادای دیالوگها، با طنزی که در لحن خود دارد از تلخی بیاندازه موقعیت شخصیت “پدر” میکاهد و در عین حال مخاطب را تحت تاثیر دنیای پیچیدهی ذهن پدر قرار میدهد. بازی مسعود کرامتی در نقش پدر، بهقدری درست و متناسب با متن و فضای اجراست که بازی سایر بازیگران در کنار او چندان بهچشم نمیآید. با این وجود پدر اجرای جمعوجور و البته قابلقبولیست که با رعایت حداقلهای لازم خود را در سطح یک اجرای متوسط نگه میدارد، اجرایی که ارزش یک بار دیدن را دارد و بس.