زن: دیشب که توى کافه دیدمت فکر نمیکردم صبح که از خواب پامیشم تورو کنارم ببینم
مرد: بابام همیشه میگفت زن ها مث ماهى ان اگر تو ١٠ ثانیه طعمه رو ببینه و بیاد سمت قلاب دیگه واسه توئه اگر بشه ١١ ثانیه دیگه اون ماهى واسه تو نیست
زن: یعنى تو شکار کردى منو؟
مرد: به ماهى گرفتن صید میگن نه شکار
زن: فرقش چیه؟
مرد: بابام میگفت تمام معانى دنیا توى کلمات خلاصه میشن پس به کلماتى که میگى دقت کن
زن: امشب دوباره میبینمت؟
مرد: بابام همیشه میگفت آدما مث برفن اگه زیاد بباره دیگه مث دفعه اول که بعد از یه سال میباره دوست داشتنى نیست کسى رو ذوق زده نمیکنه ،
... دیدن ادامه ››
اگرم بخواى نگهش دارى آب میشه و دیگه وجود نداره
زن: تو خودت چى فکر میکنى؟ آدما مث برفن واقعا؟
مرد: بابام میگفت هرچى رو که دوست داشته باشى شک نکن که از دستش میدى
زن: باباتو خیلى دوست داشتى؟
مرد: هنوزم دوسش دارم
زن: آهان پس زنده اس هنوز چون میگى بابام میگفت پرسیدم
مرد: نمیدونم زنده اس یا مرده
زن: یعنى چى نمیدونى؟
مرد: من هیچوقت ندیدمش، مادرم که منو حامله بود مادرمو ترک کرد و دیگه برنگشت.