با پیشنهاد خانم گلاب آدینه به تماشای این نمایش نشستم. الحق که در خور چندباردیدن هستید. بارها در طول نمایش گریستم: گاه از غم، گاه از حسرت، گاه از وجد و شوق و گاه از واقعیت تلخی که هر روز با آن دستبهگریبانیم و سردرگریبان نیافتن چارهای. هنوز چیزهایی برای بالیدن ما ایرانیها مانده و آن زبان فاخر فارسی است و موسیقی بیبدیلش که خانم دامغانی خوش از عهده بهدرآمدهاند. بازیگران که باید فقط دیدشان و شنیدشان. با تعریفکردن، حقشان ضایع میشود. چقدر خوب که فرصتی در زندگی پیدا کردم که این نمایش را با این حد از تلفیق عقل و احساس ببینم. هنوز نشئهام. نوشم باد.