در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی راد درباره نمایش کریملوژی: حیف که داره تموم میشه ولی مطمئنم به زودی برمیگرده، خواهش میکنم برگرده،
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:11:04
حیف که داره تموم میشه ولی مطمئنم به زودی برمیگرده، خواهش میکنم برگرده، اصلا زوره باید برگرده، فکر کن برنگرده.
بازی ، به جرات سخت ترین بازیها قبل از بازی در مونودرامهای صامت همین بازیهای مونودرامها ناطق هست. از پس این مسئولیت مجید رحمتی به بهترین شکل بر اومد.دست مریزاد. البته همه میدونیم که بازی بازیگر رو کارگردان بیرون میکشه بنابر این رضا بهرامی نشون داد که تو این کار تمام جوانب و ریزه کاریهای متن رو خوب دیده و خمیر بازی رحمتی رو به بهترین شکل ورز داده، خسنه نباشی آقای کارگردان.
یکی از چیزهایی که تو این نمایش برام موندگار شد استفاده از وسایل صحنه به بهترین شکل ممکن بود که اگر نگم بی نظیر ولی کمتر از کمنظیر حقش هست. جایی که یک تکه پارچه ی سفید رنگ میشه چارقد زن حرمسرا ، دستار سر مبارک و تو مرثیه به زیبایی علی اصغر میشه و یا بیلی که نقش قلیون رو بازی میکنه و همینطور روولور میرزا رضا کرمانی همه نشانه هایی از نبوغ طراح صحنه است .آخه کی می تونه تو یه تیشه ،سبیل شاه بابا رو ببینه جز یه ذهن خلاق؟
متن و پیچیدگیهاش که بیشتر به یه شعر خیلی بلند میموند اآمیخته ای از شعرهای تخته حوضی و حرفهای پادشاه و نجواهای فلسفی خر کریم و یه مرثیه ی کامل و گویشی با زبان تلخ و بی نزاکت تلخک دربار و روایت تاریخ بود. باورتون میشه امکان داشته باشه همه ی این متضادها رو کنار هم چید و نمایشنامه نوشت؟نمایشنامه ای با قافیه؟
ای کاش امروز هم کریم شیره ای داشتیم.
همه تون خسته نباشید.به گفته ی پارسا یزدی عزیز ما و تئاتر ما چقدر خوشبختیم که هنرمندانی مثل شما داریم.
هیچوقت ... دیدن ادامه ›› فکر نمیکردم همچنین شخصیتی مثل کریم شیره ای اینقدر پیچیده باشه و بشه همچین شاهکاری ازش خلق کرد. باید بگم من مو بینمو بزرگان پیچش مو.
در یک کلام به تماشا بنشینید این کار رو چه اینبار و چه در تکرارش تا یکی از خاطرات تکرار نشدی تئاتر بینی براتون ایجاد و موندگار بشه.