نقد و بررسی نمایش «تبعید» به کارگردانی سعید فرخنیا
شرمندهی فعالان شریف تئاترآزاد هستم
به قلم مجید اصغری، منتقد گروه تئاتراگزیت
ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
به نظرم میرسد که گاهی باید برخی ملاحظات را کنار گذاشت و بیپرده درباره آثار سخن گفت. نقد و ادبیات آن بازخوردیست که منتقد از اثر دریافت
... دیدن ادامه ››
میکند. به تعبیری دیگر این خودِ اثر است که به ما میگوید باید درباره او چگونه نوشت و یا صحبت کرد. وقتی اثری هیچ شأن و نزاکتی برای مخاطب خود قائل نیست، آیا نقد میتواند برای او شأن و ارزشی قائل شود؟! این اصلا یک بحث اخلاقی نیست که در پایانش نتیجه گرفت که نباید جواب بدی را با بدی داد، یا با توجه و تاکید کردن بر قسمت پر لیوان آثار، جوانان را به سمت نقدپذیری سوق دهیم. اصلا بحث بر سر این مسائل نیست. بحث اینجاست که مخاطب حقوقی دارد و از آن باید دفاع کرد. اثر میتواند برای خود حرمتی قائل نشود و این به خود و صاحبش مربوط است اما حق ندارد حرمت مخاطب را زیرسوال ببرد. اثری که با بیست دقیقه تاخیر شروع شده و صاحبش هیچ عذرخواهیای بابت این مساله از مخاطبان نمیکند، چه معنیای میدهد؟! آیا جز این است که او هیچ مسئولیتی نسبت به وقت و جایگاه مخاطب قائل نشده و شاید این مساله آن قدرها هم برایش محلی از اعراب ندارد که بخواهد به آن بیاندیشد. چرا که میبیند تقریبا تمام اجراها با تاخیر شروع شده و این رسم هم نیست که از مخاطب بابت چنین قصوری عذرخواهی شود. پس فرقی نمیکند که اجرا با پنج دقیقه تاخیر شروع شود، یا بیست دقیقه و یا هر میزان که میلم به آزار مخاطب بکشد، چشم مخاطب کور و باید منتظر باشد تا اثر فاخرم را تماشا کرده و مطلقا نیز حق اعتراض نخواهد داشت. این که سالندار مقصر است یا کارگردان نمایش به مخاطب ارتباطی ندارد، گاهی نقص فنی پیش میآید و کاملا طبیعیست اما سرآخر کسی باید باشد تا مسئولیت این تاخیر را بپذیرد و عذرخواهی کند یا نه؟! از مساله تاخیر بگذریم، جواب آن چه در اثر اتفاق افتاده و به مخاطب تحویل داده میشود را چه کسی میدهد؟! من توقع ندارم که وقتی پولی بابت اثری پرداخت میکنم شاهد نمایشی باشم که از نظر کیفی با آن چه در دوران راهنمایی و دبیرستان در مدارس اجرا میشد برابر باشد. با همان ایدههای کلیشهای و ابتدایی و یا حتی نازلتر از آن چرا که از سطح اجرایی مدارس توقع چندانی نیست اما از نمایشی که به اسم تئاتر حرفهای! اجرا میشود حتما انتظاراتی هست. اگر معتقد هستیم که ما از سر تفریح اقدام به نمایشنامهنویسی نمیکنیم و برایش حرمت قائلیم، اگر معتقد هستیم که کار بازیگری را نه از سر اتلاف وقت بلکه از سر علاقه، شور و خلاقیت انتخاب کردهایم، اگر معتقد هستیم که کارگردانی نه یک کار معمولی و روتین بلکه کاری علمی و پژوهشی است، پس چرا نتیجهی کارمان چنین بیاصول و چنین فاقد تدبیر است؟! بنده لازم میدانم از این موقعیت استفاده کرده و از همه کسانی که در تئاترآزاد کشور فعالیت میکنند عذرخواهی میکنم. در این سالها با آثار آنها به چشم نمایشهایی نازل و سخیف برخورد شده اما بنده میخواهم تمام قد از شرافت کارهای آنها دفاع کنم. چرا که حداقل میدانند کجا ایستادهاند و به گونهی کاری خود اشراف کامل دارند. مخاطب نیز تکلیفش با این آثار مشخص است چرا که میداند بابت چه اثری پول میپردازد و در اکثر موارد نیز راضی از سالن خارج میشود. تئاترآزاد شریف است چرا که همانطور وانمود میکند که هست اما در این طرف ماجرا که به اصطلاح به آن تئاترحرفهای میگویند قضیه کاملا واژگونه است. از خلاصه نمایش «تبعید» چنین برمیآید که به اصطلاح با یک اثر کارگری مواجه هستیم. اثری که یحتمل با تدبیر و دغدغه وارد چنین روایت و شخصیتی شده است. عنوان دهانپرکنش هم این مهم را تصدیق میکند. اما داخل سالن با پدیدهای عجیب مواجه میشویم که تئاتر آبدوغخیاری مقابل آن سربلند است. راوی و نویسندهای که با مخاطب صحبت میکند اصلا معلوم نیست دقیقا چه میخواهد و برای چه روی صحنه است. او که شمایلش بیشتر شبیه مجریان شبکه قرآن است در اواسط نمایش به یک خواننده تمام عیار جُنگ شادی بدل شده و از مخاطب میخواهد که او را در خواندن همراهی کرده و برایش دست بزنند(به حق چیزهای نشنیده)! سپس وارد ماجرای کارگری میشویم که تصادفی روی صورت یک ژنرال عطسه میکند و آبدوغخیار ما از اینجا به بعد آبکیتر هم میشود. معلوم نیست کارگر چرا به یکباره به یک دندانپزشک تبدیل میشود و میافتد به جان دندانهای ژنرال! و سرآخر هم رورانس و دست و رقص و قصعلیهذا. یعنی مزخرفتر از این دیگر نمیشد تصور کرد. در همه جای دنیا تئاتر آماتوری هست و تئاتر حرفهای که هر کدام سازوکار خود را دارند. تئاترآماتور به هیچ وجه به معنای تئاتر نازل و سخیف نیست. بلکه محلیست برای کسانی که تازه «آموزش صحیح» تئاتر در حوزههای مختلف طراحی، نویسندگی، اجرا و کارگردانی دیدهاند و اینک آمادهاند تا آموزههای خود را با دغدغههای خود آمیخته و با نوآوری و خلاقیت آن را به منصه ظهور برسانند. دولتها نیز از این نوع از تئاتر حمایت کرده و میزان مالیات آنها را به پایینترین حد ممکن رسانده و بعضا آنها را از پرداخت مالیات و هزینههای جانبی معاف میکنند. یعنی تئاتر آماتوری تماشا کردن نیز خالی از لطف نیست و میتواند بسیارموثر و لذتبخش باشد چرا که فعالان این حوزه در آینده وارد بخش حرفهای تئاتر شده و تا آن زمان باید آزمون و خطا داشته باشند تا پخته شده و با تجربهای پربار وارد صحنه شوند. پس بعضی دوستان از جمله هنرمندان، منتقدان، سالنداران و مسئولان لطفا لطفا لطفا منت به سرمان گذاشته و مسخرهبازیهای چند آموزشندیده را به اسم تئاترآماتوری به ما نیاندازند. من آزمون و خطا کردنهای جوانان پرشورتئاتری را به صداجرای شامورتی بازی در فاخرترین سالنها ترجیح میدهم. جوانانی که هم با خود صادق هستند و هم با مخاطبانشان. کسانی که مخلصانه مقابل مخاطب تعظیم کرده و بابت قصور و تاخیرشان از مخاطب عذرخواهی میکنند.
۱۲ بهمن ۱۳۹۸