بسیار جای خوشحالی است که گروهای جوان دست به اجرای آثار متفاوتی می زنند و از خطر نمی هراسند.زندگی یک رویاست در وهله اول یک شهامت جمعی در انتخاب فرم است. از کارگردانی تا بازیگری پذیرش آنکه یک اثر رئالیستی به شکل سورئال به صحنه برود بسیار ریسک بزرگی است که این گروه جوان دست به آن زده اند و به خوبی از پس آن برآمده اند.شیوه اجرایی، فرم و حتی دیالوگهای انتخاب شده برای فرم ها بسیار بجاست. طراحی مینیمال اثر در ارتقاء فرم اثر بسیار موثراست. گروه بازیگری که از تلفیق بازیگران جوان و حرفه ای تر تشکیل شده همخوانی خوبی باهم دارند و برعکس بسیاری از آثار که تیم آنها جوان هستند سهل انگاریها و فول و فوکوس کشی اصلا درآن دیده نمی شود و همه عوامل بشدت همسو در راستای فرم کار عمل می کنند. و این اتحاد و همدلی بیشتر از هرچیزی ستودنی است.
لیکن نورپردازی کار نقطه ضعف بزرگ کار است که البته ممکن است به امکانات سالن مهرگان هم مربوط باشد.
نرشن ها گاها زیاد می شوند و ریتم کار را می اندازند و ویدئو ها (البته به شخصه کلا از استفاده مدیا در تئاتر خرسند نمی شوم) طولانی است و مکث زیاد دارد که ای کاش کمی کوتاه تر بود.
در نهایت به همه عوامل کار خسته نباشید عرض می کنم و برایشان آرزوی درخشش های بیشتر دارم.