درود
یک وقتی دوستان ما در این صفحه تکههایی از دیالوگهای نمایش ها یا فیلمهایی که میبینند رو منتشر میکنند، گزارهها نخنما و مستعمل است اما خب آدم میذاره به حساب سلیقهی شخصی و درک زیبایی شناسانهای که در محدودهی معرفت های پیشین و پسین هر کسی شکل میگیره.
اما وقتی دوستانی که اهل نوشتن و اجرا هستند و دغدغه تالیف دارند منتشر میکنند آدم حساب دیگهای باز میکنه و این گمونم عجیب نیست.
من چند تا ... دیدن ادامه ›› پرسش دارم
سازوکاری که این گزارهها رو دراماتیک میکنه چیه؟
چیزی جز اشاره به محدودیت برخی افعال در محدودههای مشخص زمانی و مکانی است؟
در محور عمودی چه ویژگی برای این تکه قائل بودین که اون رو به عنوان یه متن مستقل و خودبسنده منتشر کردین؟
ارائه تصویر و خلق فضا ولو به قدر همین حجم از گزارهها انجام شد؟
چقدر به محتوای عامه پسندش فکر کردین برای انتشار؟
در محورهای همنشینی و جانشینی واژگان چقدر قابلیت ارائه و تغییر دارند؟
وقتی از افول زیبایی شناسی و نزول سلیقهی هنری و کلی ترکیب از این دست حرف میزنیم دقیقا از چه حرف میزنیم؟
و باز پرسش و پرسش
همهی ما نقش داریم در اتفاق های خوب و بدی که میفته اما معمولا تلاش میکنیم از بیرون نگاه میکنیم و در جایگاه منتقد می ایستیم.
ممنونم
اما این ارجاع کمکی به ارتقای کیفیت متن های انتخابی نمی کنه
شاید ضرورت وجودی شون رو تایید و تاکید کنه
پرسش من اما در راستای ابعاد فنی و پرداخت گزاره ها بود
ارجاعات بینا و پیرامتنی در ساحتی از کلام کاربرد داره که وجوه علمی یا تفسیری متن مدنظر باشه و البته در حوزه هرمنوتیک برجسته تره
اما اینجا با تکه هایی از نمایشنامه گویا برخورد داریم و این یعنی وجوه دراماتیک و نه تفسیری