توصیه به کسانی که ندیده اند: احتمالِ پشیمانی از دیدنِ این تیاتر بسیار کم است و ارزش-ش را دارد. شما به دیدنِ یک "تیاتر" خواهید رفت با همان خلاقیت-هایی که از تیاتر انتظار می-کشید.
سوادِ من: جزئی
این کار رو واقعاً دوست داشتم چون موضوع-اش، چیزی بود که ذهنِ من رو هم درگیرِ خودش کرده. از خوبی هایِ کار نمی-گم چون یک جورهایی گفتن-ش ممکنه باعث کاهشِ جذابیت بشه، ولی همین بس که برام واقعاً لذت-بخش بود. اما نکاتی رو دوست داشتم بگم که به نظرم برای بهتر شدنِ کار کمک-کننده-ست.
مهم-ترین نقصی که من در کار دیدم، قسمتی بود که همة بازیگرها داشتند باهم به بحث دربارة حقیقت داشتن و نداشتنِ یک موضوع و... می-پرداختند. به نظرم این میران از سرعتِ تبادل ِدیالوگ-های نسبتاً منطقی-فلسفی به هیچ وجه واقعی نیست و در محاورة عادی فردی که قصدِ پاسخ داره، درنگِ کوتاهی پیش از گفتنِ حرف-اش می-کنه؛ مخصوصاً از روی فکر حرفی رو می-زنه. این سرعت نه تنها باعث می-شه تا ریسمانِ منطقِ بازیگرها از دستِ تماشاگر در بیاد، این رو هم ناخودآگاه به ذهنِ آدم می-رسونه که دغدغة بازیگر اینه که منتظر بمونه تا به محضِ اینکه نوبت-ش شد، دیالوگِ خودش رو "پرتاب" بکنه؛ که با توجه به اینکه به گمانِ من هستة مفهومیِ نمایش-نامه برای به چالش کشیدنِ تماشاگر، دقیقاً همون قسمت-هاست یکجور کم-لطفی در حقِ متن اتفاق می-افته.
در ابتدای نمایش هم که پسر در حال صحبت است، کلمات با لهجة مناسبی گفته نمی-شن و شخصاً متوجه نشدم که عامدانه داره این کار انجام می-شه، که بگه
... دیدن ادامه ››
من از خودم کلمه می-سازم، یا اینکه واقعاً کلماتی انگلیسی (حاویِ معنایِِ قابلِ فهم توسطِ تماشاگر) گفته می-شه.
در پایان سپاسِ فراوان از ایده-های زیبا و شبِ زیبایی که برای من ساختید.