در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال یسنا طالب لو | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:05:49
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشی با دیالوگهایی از عین متن هملت ترجمه میر شمس الدین ادیب سلطانی، پزشک، فیلسوف، زبان شناس، نقاش، نویسنده و مترجم متون مهم ادبی و فلسفی... حفظ شدن این متن ادبی به عنوان دیالوگ و اجرا خیلی بایستی سخت بوده باشه..تبریک
مثل اینه که متن مسجع سعدی رو حفظ کنم.. سخته خیلی
ترجمه ادبی او از نمایشنامه هملت شکسپیر، ترجمه ای مسجع، آهنگین و وزین اما از نظر من صرف به عنوان مخاطب بار سنگینی وزن ادبی این متن رو بازیگرها با بیان آهنگین هموزن هر نقش و با سرعت متناسب برای فهم واژگان به فهم آسان آن کمک می کنند.
البته لوسیفر صامت هم عالی بودن.
من ترجمه های دیگه از هملت رو خوندم، دارم فکر می‌کنم دکتر سلطانی چه مجاهدت و علم بالایی داشتن.. بازم تبریک برای گروه برای زنده نگهداشتن نام و مجاهدت اساتید و ادبیات ازیاد رفته ایرانی و خسته نباشید...
سپهر، امیر مسعود و Ghazal این را خواندند
مسعود طیبی، مریم اسدی و محمد مجللی این را دوست دارند
ممنونم
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
مسعود طیبی
ممنونم
از نمایش قبلی چهل روزه بودم، خیلی پخته تر و در کل عالی هست
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
یسنا طالب لو
از نمایش قبلی چهل روزه بودم، خیلی پخته تر و در کل عالی هست
ممنونم
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سالن ها بسته هستند اما مخاطبان تئاتر این جا در کنار هم حضور دارند و همچنان فعال هستند و روزهای بهتری رو آرزو دارند.
مطلب قبل با همین آرزو نوشته شد.
ایسنا:
https://www.isna.ir/news/99070604027/%D8%A8%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA%DA%A9%D9%84-%D9%87%D8%A7-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D8%AD%D9%81%D8%B8-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%85
میکاییل شهرستانی:
با پروتکل ها جان بازیگرانم را حفظ می کنم


میکاییل شهرستانی که بزودی نمایش «لبخند با شکوه آقای گیل» را با گروهی از هنرجویان جوانش روی صحنه می‌برد، با ابراز تاسف از کم‌توجهی به تئاتر گفت: در برابر این بی مهری‌ها فقط می‌توانم سکوت کنم. دیگر حتی حیرت هم نمی‌کنم چون چیزی برای تعجب وجود ندارد.

این هنرمند که در دوران کرونایی برای ... دیدن ادامه ›› دومین بار نمایشی را روی صحنه می‌برد، در گفتگو با ایسنا از علاقه تمام نشدنی‌اش به تئاتر گفت، از بی‌مهری نسبت به هنرمندان این رشته گلایه و در عین حال نسبت به جایگاه اکبر رادی و بهرام بیضایی در ادبیات نمایشی ایران، ادای دین کرد.

شهرستانی در آغاز این گفتگو تاکید کرد: تئاتر برای من خیلی جدی و شغل من است و چون تئاتر هست، من هستم . اگر خدای ناکرده بلیه طبیعی دیگری نازل بشود، باز هم دست از کار نمی‌کشم. به دلایل بی‌شماری، نمی‌توانم کار نکنم چون باور دارم خالی کردن میدان و فرصت را به دست دیگرانی دادن که بسیاری از آنان صلاحیت این کار را ندارند، کاری است بیهوده.

این مدرس تئاتر که سال‌هاست در کنار فعالیت‌های اجرایی به آموزش هنرجویان جدید نیز می‌پردازد، خاطرنشان کرد: بخشی از کار من، تدریس و پرورش هنرپیشه است. بنابراین باید در طول سال دست‌کم دو سه نمایش آماده کنم و هنرجویانی را که در جامعه پرمساله ما، مورد تهدید خطرات بی‌شماری هستند، با دارو و مرهم تئاتر التیام بدهم و آنان را برای فرداهایی که در پیش است، آماده کنم تا جا پای معلمان، متقدمان و نسل گذشته بگذارند.آرزویم این است دنیایی داشته باشند که آن را دوست بدارند؛ دنیایی که لیاقتش را دارند و شرایطی که بتوانند آزادانه کار و فرهنگ‌سازی کنند و از هر گونه معضل و بِزِه اجتماعی دور باشند چراکه هنر در تمام اشکالش این ویژگی‌ها را دارد.

او، وضعیت تئاتر را در دوران کرونا، تیره و تار توصیف کرد و ادامه داد: شرایط برای امثال من سخت‌تر هم هست چون هرگز جزو کسانی نبوده‌ام که تئاتر برایشان وسیله و ابزار جلب توجه یا تجارت است یا دیگرانی که پز مخالف‌خوانی می‌دهند ولی بهترین شرایط برایشان مهیاست یا کسانی که قرار است از قِبّل تئاتر اسمی به دست آورند.

شهرستانی با انتقاد از کم‌توجهی مسئولان به تئاتر افزود: راستش دیگر خسته شده‌ام از گفتن، نوشتن و مصاحبه کردن در این باب. تاسف‌بار است که رییس کمیسیون فرهنگی مجلس هم در برابر مشکلات تئاتر و تئاتری‌ها هیچ مسئولیتی را نمی‌پذیرد و اعلام می‌کند مشکلاتی بسیار مهم‌تر از مسایل تئاتری‌ها وجود دارد. یعنی ما شهروندان درجه چندم محسوب می‌شویم و من در مقابل این حرف فقط می‌توانم سکوت کنم دیگر حتی حیرت هم نمی‌توانم بکنم چون چیزی برای تعجب وجود ندارد.

بازیگر نمایش‌های «سحوری» و «مویه جم» ابراز تاسف کرد: چهار دهه است این بی مهری‌ها را نسبت به خودمان و طایفه هنر می‌بینیم. بسیاری از کسانی که شایستگی کار کردن دارند، خانه‌نشین یا ناچار به مهاجرت شده‌اند و متاسفانه دور، دست فرصت‌طلبانی است که گوی و میدان در اختیارشان است و همه امکانات هم برایشان فراهم. کاری به کار کسی ندارم اما تصور می‌کنم برای امثال من که نزدیک به چهار دهه جدی‌ترین کارها را بر صحنه داشته‌ایم، این رفتار و برخورد، منصفانه نیست و به هر صورت آستانه صبوری و طاقت افراد هم حدی دارد که ممکن است گاهی لبریز شود. البته تحمل من هنوز لبریز نشده و به همین دلیل همچنان دارم تئاتر کار می‌کنم و به قول دوستی، میدان را خالی نمی‌کنم. هر چند بعد از 38 سال اولین بار است در تماشاخانه «سنگلج» به عنوان کارگردان کار می کنم. این فرصت را مغتنم می‌شمارم و سعی می‌کنم از آن به بهترین شکل بهره ببرم و کاری حرفه‌ای با شاگردانم به تماشاگر عرضه کنم.

او درباره حضور کمرنگش در بازیگری در سال‌های اخیر نیز توضیح داد:کارها باب سلیقه‌ام نیست. به هر حال میکاییل شهرستانی عقبه و رزومه‌ای دارد که خود به خود، او را کارگردانی می‌کند که چه پیشنهادی را بپذیرد و چه پیشنهادی را نه. همچنان منتظرم کاری در خور توجه با هنرمند یا هنرمندانی که اعتبار خوبی در عرصه تئاتر دارند، پیش بیاید، چند تایی هم پیش آمد ولی متاسفانه شرایط اجرا فراهم نشد. قرار بود با دوست عزیزی، اثری دو پرسوناژه را روی صحنه ببریم ولی جالب است که حتی در این دوره هم بسختی می‌توان یک اثر دو پرسوناژه روی صحنه برد. آخرین کاری که بازی کردم، نمایش «آوازه خوان خیابان‌های منهتن» کار خودم و اثری تک نفره بود که به واسطه بازی در آن جایزه روز بازیگر را هم گرفتم. فعلا بازیگری برای امثال من سخت شده ولی امیدوارم دیر یا زود شرایط مناسبی فراهم شود.

این هنرمند که پیش از این نمایش‌های «آهسته با گل سرخ» «آهنگ‌های شکلاتی»، «شب بخیر جناب کنت»، «ملودی شهر بارانی» را از رادی کار کرده است، اکبر رادی و بهرام بیضایی را قله‌های ادبیات نمایشی ایران دانست و گفت: رادی همیشه برای من جذاب بوده. در این نوع نگارش و این نثر و فرم کار، کسی است که همراه با استاد بیضایی بر قله درام ایرانی ایستاده و بقیه، در رده‌های بعدی قرار دارند. به همین دلیل آثار این دو عزیزِ تکرار ناشدنی و بی‌بدیل، برای هر کارگردانی، دست‌کم در نسل من، افتخار است و همواره وسوسه اجرای نمایشنامه‌های این دو بزرگوار را در سر داریم.

او، رادی را فریاد زمانه خود خواند و افزود: آثار او هرگز کهنه نمی‌شود با اینکه مسائلی طرح می‌کند که به دهه‌های قبل تعلق دارد مانند همین نمایشنامه که ماجراهای آن در دهه 50 رخ می‌دهد ولی بسیاری از مناسبات را می‌توان به زمانه فعلی تسری داد تا حرف نمایش، متعلق به امروز هم باشد.

شهرستانی اضافه کرد: نثر رادی برایم جذاب است، موسیقی جاری و ساری در دیالوگ‌های او همچون یک ملودی شیرین و دوست‌داشتنی است و شاید بخشی از این علاقه‌مندی، به دلیل تعلقات من به خطه رادی است چون پدر و مادر من هم گیلک بوده‌اند و فکر می‌کنم عمیقا رادی را می‌فهمم.

این کارگردان تئاتر یادآوری کرد: پیش از این نمایش «هفت پرده» را بر اساس هفت تابلو از هفت نمایشنامه بلند رادی با دراماتورژی هما علیزاده اجرا کردیم که در میانه آن هفت پرده، زندگی هنری رادی را از آغاز تا آخرین لحظات عمرش روایت می‌کردیم. نمایشنامه «لبخند باشکوه آقای گیل» را هم خیلی دوست دارم که با نظارت خانم عنقا (همسر زنده یاد اکبر رادی) دراماتورژی و به نمایشی 70 دقیقه‌ای تبدیل شده و در تماشاخانه «سنگلج» اجرا می‌شود.

این بازیگر تئاتر با قدردانی از همراهی خانواده رادی در اجرای آثار این نمایشنامه‌نویس، افزود: برایم افتخاری بزرگ است که همواره از محبت‌ها و حمایت‌های خالصانه ایشان بهره‌مند بوده‌ام و حتی وقتی نمایشنامه‌ای را که اجرای آن بیش از دو ساعت زمان می‌برد، کوتاه کرده‌ام، هرگز با مخالفت خانواده ایشان رو به رو نشده‌ام.

او در پاسخ به این سخن که ظاهرا نسل جدید رادی را نمی‌شناسند، ابراز تاسف کرد: نسل جدید ریشه‌های خود را بدرستی نمی‌شناسد. بیضایی و رادی ریشه‌های درام‌نویسی ایران هستند. نسل جوانی که به تئاتر آمده، هم در جایگاه تماشاگر و هم اجراگر، سهل‌پسند شده‌اند با سلیقه‌های خیلی ساده و این چنین است که به کرات شاهد اجرای نمایش‌های کم‌خاصیتی هستیم که بسیاری از آنها اصلا درام نیستند. به همین دلیل وظیفه ما که کار تئاتر می‌کنیم، معرفی بزرگان این هنر به نسل جوان است. هر چند به نظرم نمی‌توان پیش از ورود به تئاتر، رادی و بیضایی را نشناخت و آثارشان را نخواند. یکی از مواردی که هنرجویانم همواره باید رعایت کنند، خواندن نمایشنامه این بزرگان است. شاید به دلیل سختی زبان و پیچدگی شخصیت‌های آثار این دو بزرگ، بچه‌های جوان خیلی به سمت این آثار نروند ولی توصیه من این است که حتما این نمایشنامه‌ها را بخوانند.

شهرستانی که پیش از این نمایشنامه‌های «آژدهاک»، «آرش» و «کارنامه بندار بیدخش» را از بیضایی اجرا کرده و در نمایش‌های «سلطان مار» و «خاطرات هنرپیشه نقش دوم» و «آرش» او بازی کرده است، ادامه داد: اگر بهرام خان بیضایی هم در ایران زیست می‌کردند و می‌توانستم از ایشان هم برای اجرای آثارشان اجازه بگیرم، خیلی مایل بودم و هستم که از ایشان هم نمایشنامه اجرا کنم و تجربه‌ای همچون «هفت پرده» را در مورد آثار ایشان به کار بگیرم.

او در پایان با تاکید بر اینکه تمام پروتکل‌های بهداشتی در تماشاخانه «سنگلج» رعایت می‌شود، افزود: قرار بود نمایش ما مرداد اجرا شود که به دلیل شرایط موجود، این اجرا به مهر ماه موکول شد. شک ندارم تماشخانه «سنگلج» برای تماشاگران به مراتب کم‌خطرتر از خیابان‌ها و تجمعاتی است که جان و سلامت مردم را تهدید می‌کند. شخصا با رعایت پروتکل‌ها هم از جان بازیگرانم محافظت می‌کنم و هم از تماشاگران فهیمی که به تماشای نمایشنامه رادی می‌آیند.

نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» از 13 مهر ماه راس ساعت 19 و سی دقیقه در تماشاخانه «سنگلج» به صحنه می‌رود.

انتهای پیام

این روزها همه آنهایی که نمایشی را به روی صحنه می برند و همه آنهایی که به تماشای نمایش می نشینند
مردان و زنانی محکم، اصیل و یاران وفادار نمایش هستند و نه منفعت طلب در روزهای خوش تئاتر
۰۷ مهر ۱۳۹۹
امپرسیونیست
البته که این خیلی مهم و درسته که عزیزانِ تئاتری هم مثل باقیِ مشاغل تلاش میکنن کار کنن تا دچار ورشکستگی نشن . اما محکم و اصیل بودن رو در مقابلِ منفعت طلب قرار دادن کمی شاید به دور از انصاف ...
به یقین حرف شما متین هست اما،‌واقعیت برای همه اهالی تئاتر ،‌تفریح نیست،‌تئاتر مثل معلم،‌مثل پزشک، مثل پرستار، مثل نماینده مجلس،‌مثل سوپرمارکت، مثل رفتگر تئاتر شغل یکسری افراد است واقعا شغل آنها ست نه نفریح بنده تدوین می کنم نه فقط برای لذت ،‌تدوین واقعا شغل من است هر چه می خو اهد پیش بیاید من باید زندگی کنم،‌ انهایی که تنها درامدشان یا درامد اصلی شان و ارتزاقشان از تئاتر است هم باید زندگی کنند. ولی در کل کلام شما رو درک می کنم.
با شما هم نظرم آمین که ان شالله این ویروس خانمان برنداز از جهان رخت بربندد.
۰۸ مهر ۱۳۹۹
امپرسیونیست
البته که این خیلی مهم و درسته که عزیزانِ تئاتری هم مثل باقیِ مشاغل تلاش میکنن کار کنن تا دچار ورشکستگی نشن . اما محکم و اصیل بودن رو در مقابلِ منفعت طلب قرار دادن کمی شاید به دور از انصاف ...
بله منم با نظرتون موافقم از این جنبه هم موافقم که برخی از گروه ها هم واقعا نگران شرایط هستن.
۰۹ آذر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش خوبی بود ،‌ بازیگران برای نقش ها مناسب انتخاب شده بودند به خصوص نقش مرد زندان بان، بازیها روان بود و در کل نمایش ساده و به سهولت قابل درک بود.‌ دکور خیلی ساده و البته کاربردی بود دکور خوب بود هر چند می تونست بهتر هم باشه، چند جمله داشت که خیلی ذهن رو درگیر می کرد و به چالش می کشید.لباس ها با دقت کاملی دوخته شده بود. از هر ابزاری در دکور در جای مناسبش استفاده می شد و شلختگی در اجرا نبود. در کل نمایش پیچیده ای نبود اگر چه شخصا اندکی پیچیدگی و به چالش کشیده شدن ذهنی را می پسندم اما به هر حال در این شرایط سخت ،‌مقاومت کردن و روی صحنه آمدن کار شجاعانه ای است که خیلی‌ها خودشان را از زندگی طبیعی دور کرده اند و قایم شده اند و حتی پیام تئاتر خطرناک است سر می دهند، خیلی دلم می خواهد بدانم این افراد از کارگردان،‌تهیه کننده، بازیگر و ... واقعا مهمانی نمی روند(پس عکس های اینستاگرام ها چیزی دیگری می گوید،‌این دروغ است یا آن)،‌ سفر نمی روند،‌خرید نمی روند،‌سر کار نمی روند و دربست در خانه نشسته اند!؟ که الان فقط تئاتر را خطر مسلم کرونا می دانند؟
آیا حتما از ماسک و دستکش استفاده می کنند،‌آیا به در و دیوار خارج از خانه تکیه نمی دهند، اصلا آیا فضای بهداشتی سالن ها را دیده اند؟
آیا حاضرند بخشی از درامدشان را با گروه های تئاتر تقسیم کنند؟ اگر اصلا از خانه خارج نمی شوند و سرکار نمی روند نان از کجا می آورند که از کرونا نمردند از گرسنگی نمیرند؟ کم کم که مشخص شود شرایط آنقدر ها در تئاتر هولناک نیست و کم کم که سر و صدای کمک های مرکز هنرهای نمایشی درآید،‌سر و کله همه دوستان روزهای خوش تئاتر پیدا می شود.
دوستان خوشی نباشیم و با رعایت کامل بهداشت، زندگی را ادامه دهیم شاید یک سال دو سال دیگر یا چند سال دیگر هم این اپیدمی بود یعنی اینقدر در خانه ... دیدن ادامه ›› می ماند تا بپوسند؟!
هزار اما و اگر دیگر که به ذهنم می رسد اما بیخیال دوستان خوش تئاتر،‌ زنده باد دوستان همراه و همگام سختی های تئاتر نحیف کشورمان در روزهایی که خواسته و ناخواسته دست به دست هم داده اند که خاموشش کنند. تئاتر بدون مخاطب و با مخاطب زنده است. چون تئاتر بخشی اش جوشش و فوران درونی بازیگر،‌کارگردان ونویسنده است. درست است که به بیننده نیاز دارد اما،‌ اجرا عشق می خواهد حتی بدون مخاطب! و هر اجرایی بالاخره شجاعانی را برای تماشا می یابد.
سپهر، رضا بهکام و آذین حجازی این را خواندند
جعفر میراحمدی و فاطمه آرمات این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در کل از نمایش لذت بردم و احساس نکردم وقتم را پای یک نمایش بی هدف و بدون هیچ حرف مهمی گذاشتم. برای من که معتقدم تئاتر جزو معیارهای فرهنگی هر جامعه است و البته تئاتری که حرفی برای گفتن دارد و نه صرف یک نمایش که مناسبتی با حال و زمان جامعه، یا جهان ندارد و یا در باطن روایتی است که حرفی ندارد.
در نمایش «اسموکینگ روم» با تئاتر پست دراماتیک مواجهیم که تلاش می‌کند ساختارشکنی کند. ما در جهانی زندگی می کنیم که ارتباطات به شدت گسترده شده و رسانه ها تلاش می کنند که فردیت ما را بگیرند و ما دچار تشویش ذهنی می شویم.
فرودگاهی که به وسیله یک قدرت به صورت نمادگرایانه - قدرت سیاسی که به راحتی ما را به بازی می دهد، می کشد زنده می کند،‌زبان ما را تغییر می دهد - با ما تئاتر اجرا می کند و در نهایت هر کاری بخواهد انجام می دهد. هر چند که این قدرت همچون همان پسربچه در ماهیت خود بسیار کوچک است اما همین قدرت کوچک مبتذل همه ما را هدایت می کند. در چنین ساختار پست دراماتیکی که سعی می کند از هر گوشه جهان بشر چیزی را بیاورد و به ما اجرایی را نشان دهد که می گوید ما در چنین دنیای آشفته ای زندگی می کنیم و اینقدر ما تحت تاثیر رسانه ها قرار می گیریم و جهان ما لجام گسیخته است. در چنین نمایشی،‌‌لزوما ما نیاز به بازیها و شخصیت پردازی هایی با ابعاد رئالیستی نداریم و اگر بگوییم کارگردان از بازیگران سواستفاده می کند تا تفکر خودش را بیان کند، ‌در این نمایش و با این سبک اصلا کار اشتباهی نیست.
البته، دکور مناسب نمایش و در عین حال مقتصدانه نیز بود، اما، برای من گاهی فنس ها اذیت کننده بود ولی برخی دیگر از مخاطب که با آنها گفتگو کردم چنین مشکلی نداشتند.
در عین حال، وام گیرندگی کارگردان از سجاد افشاریان کاملا هویدا است. منولوگ گویی های آرمان گرایانه که هدفش شاید صرفا به هیجان آوردن ... دیدن ادامه ›› مخاطب باشد تا به اندیشه واداشتن او .. البته،‌ عمیقا معتقدم در این نمایش سعید زارع تلاش کرده که از مونولوگ گویی های هیجانی و بی هدف و بی اندیشه ورزی سجاد افشاریان عبور کند و از مونولوگ استفاده بیشتری ببرد ولی به نظرم این تلاش بعضا ناموفق بوده است و باز هم در لحظه هایی از نمایش همان به هیجان آوردن مخاطب را لمس می کنیم.

من اجرای کار رو در تالار حافظ دیدم و امیدوارم برای هفته دیگه بتونم بیام و ببینم که از نوشته ها متوجه شدم تغییراتی کرده است.
پویا فلاح و آقامیلاد طیبی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیالکتیک عشق در ساختاری مدرن
نگاهی به نمایش فقط چهل روزه بودم به کارگردانی مسعود طیبی
داستان نمایش روایتگر ویران شدن زنی از نبود همسرش پس از مرگ اوست، او که همواره بین جنون و عقل در رفت و آمد است و نمی داند، بر روح او چه می گذرد در کشاکش کنار آمدن با نبود همسرش است. این، داستانی است بین «بودن یا نبودن» که بنمایه تاریخی درام است. زن که پس از مرگ شوهرش در شوک علاقه ای پنهان شده قرار گرفته است، علاقه ای که بر اثر جابه جایی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاهش معلق و در رفت و آمد است. جدال او بر سر این دیالکتیک است آیا نمی بایست عشق را قبل از مرگ برای همسرش تعبیر می کرده، آیا همسرش عشق را برای او تعبیر نکرده است؟ حال این وابستگی است که گریبان او را گرفته است یا عشق؟ سئوالی که به لحاظ داستانی تا انتها تماشاگر را درگیر می کند.
به لحاظ ساختاری این نمایش بخشهایی از یک روایت رئالیستی است که به صورت گزینشی و بعد از گذر زمان به مخاطب ارائه می گردد، اما در شیوه اجرایی کارگردان به چیدمانی کاملا ذهنی بر اساس بیماریهای روانی رسیده است که شاید بزرگترین ویژگی بیماران روانی از دست دادن تداوم زمان است. زمان می ایستد به عقب باز می گردد و دوباره تکرار می شود(همان تکرارهایی که در نمایش دیدم) و این ترفند کارگردان باعث می شود، تا هر چه بیشتر مخاطب در لایه های پیچیده کاراکتر زن به بازنمایی ویژگی های عاطفی زندگی خود بپردازد و حتی نوعی همذات پنداری برای او اتفاق ... دیدن ادامه ›› بیفتد.
صحنه نیز تحت تاثیر زاویه دید شخصیت زن قرار دارد چرا که جایی است بین خانه و غسالخانه و صحنه به صحنه تمامی گره هایی که برای تماشاگر تبیین شده است تا انتهای نمایش در صحنه بازنمایی و کشف می شود که هر چه به انتهای اثر نزدیک می شدم برای من جذابتر و تاثیرگذارتر بود.
در این اثر از موسیقی استفاده نمی شود بلکه از افکت های صوتی ، فضاسازی دراماتیک را بر عهده دارد. اما، نور مکمل دقیقی برای این حجم از سفیدی صحنه است که با رنگهای نور ، مفاهیم را به مخاطب القا می کند. تاکید بر ریزپردازی در بازی بازیگران از نظر من این روزها کمتر در نمایش ها و بازی بازیگران نمایش ها دیده می شود، بدن هایی که کاملا گویایی درد و رنج روانی کاراکتر است و تاثیر و ترکیب کاملی را با دیالوگهای بازیگران ایجاد می کند (آثار رنج روانی بر بدن بازیگر را درک کردم) و در نهایت با اثری کاملا دقیق رو به رو هستیم که من معتقدم یکی از بهترین نمایش هایی بود که در زمان اپیدمی کرونا است.
رضا بهکام این را خواند
مسعود طیبی، آقامیلاد طیبی و بانوتیر (سمیه طیبی) این را دوست دارند
سلام و درود
ممنونم از نظرتون
سلامت و تندرست باشید
۱۶ شهریور ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک نمایشی با ساختار روایی که بیشتر به یک مونولوگ شبیه بود البته با وجود تعداد زیادی بازیگر که برخی از آنها سرجمع چند جمله هم نمی گفتند، تقریبا یک صحنه پردازی شلخته و میزان زیادی بخار که سرفه برخی از مخاطبان را درآورد، و البته استفاده از نمایش آن لاین روی گوشی مخاطبان که اگر هم این اتفاق نمی افتاد، اتفاقی از نمایش حذف نمی شد. تایم نمایش طولانی بود به طوری که شاید در چهل دقیقه هم می شد همه این روایت را تعریف کرد. شاید تنهای جذابیت اثر این بود متن .
به هر حال نکته جالبی در مخاطبین این نمایش یافتم و ان به هیجان امدن و اشک ریختن نه از جذابیت نمایش ، صرفا از بیان واقعیت های جامعه که بسیار نیز همزمان با شرایط امروز جامعه بود از نداآقا سلطان تا آبان ...
نمایش، نمایش نبود یک نوشته بود که یک نفر تنها هم می توانست آن را خوب بخواند برای مان و اشکمان را در آورد البته که من هم گریستم نه برای نمایش، برای آبانی ها.
لذا، من از دیدن نمایش به ما هو نمایش لذت نبردم و احساس کردم وقت و زمان هدر دادم صرفا یادآوری بدبختی های این کشور را در یک متن و در بیان زیبای سجاد افشاریان عزیز دوره کردم.
امیر مسعود، آیدا طاهرزاده و علی جباری این را خواندند
زهره مقدم، محسن جوانی، رویا و n s این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لینک کپی بودن کار "بیگانه در خانه" در اینستاگرام، به نقل از یک حقوق‌دان
https://www.instagram.com/p/B8bF_wypDfh/?igshid=14wer1qr4j54t
من صبر میکنم تا پاسخ خود مساوات رو بشنوم.
۲۲ بهمن ۱۳۹۸
نفیسه من عاشقتم. خوب؟؟
۲۳ بهمن ۱۳۹۸
:))))))))
زهره ⁦❤️⁩
[به قول آقای عبداللهی، بلاشینگ]
۲۳ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ترجیح می دم این اثر رو از نظر تکنیکی تحلیل نکنم زیرا به شدت ضعیف است اما چند سوال برای من مطرح است وقتی فیلم این اثر با بهترین کیفیت با بازی مریل استریپ و هافمن ساخته شده، چه نیازی به روی صحنه آوردن چنین اثری وجود دارد. بازی بازیگر مرد تماما تقلید از بازی بازیگر مرد فیلم شک است و اگرچه بازیگر خانم هم سعی می کند که تقلیدی از مریل استریپ انجام دهد اما بازی ها بسیار ضعیف بود. طراحی صحنه ضعیف و غیر کاربردی. نمی دونم چرا آقای داخ بر این اصرار دارند که هر دو ماه یک اثر نمایشی روی صحنه ببرن و اون هم با سالنی خالی از تماشاگر!
اگرچه ایشان در دنیای بازیگری ، بازیگری متوسط محسوب می شوند اما در دنیای کارگردانی بدون شک کارگردان ضعیفی هستند.
لباس جدید پادشاه یکی از کارهای خوبی بود که دیدم اما با توجه به این که پس از این اثر به عضویت تیوال درامدم و البته همزمان با دیدن نمایش سوگولی تصمیم گرفتم که برای این کار نیز مطلبی بنویسم، متن خوبی داشت،‌ بازی ها خوب و اثر گذار بود و از همه مهمتر به نظرم محتوای عمیق نمایشنامه بود. از کار لذت بردم به ویژه گره زدن پایان کار به همان صحنه آغازین اثر بسیار متفاوت و خوب بود. ضمن این که استقبال جناب لهاک گرانقدر از میهمان و برخورد بزرگوارانه ایشان بسیار خوشایند بود. چقدر زمان ما به آن دوران شباهت دارد!
امیرمسعود فدائی این را خواند
آقامیلاد طیبی، پویا فلاح و محمد لهاک این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش خوبی بود این روزها پرداختن به احمدشاه باب شده است که این شاید به دلیل خاصیت آن دوران و شرایط کنونی جامعه باشد که جای پرداختن به آن عصر و عبرت اندوزی را به خوبی دارد.
نمایشنامه قوی بود و نویسنده به خوبی از عهده بیان مقصود خود برآمده بود ضمن این که قدرت تاثیر گذاری عاطفی خوبی داشت.
بازی بازیگران خیلی خوب بود ، علاوه بر بیان روان، کنش چهره و بدن خوب و تاثیر گذار بود ، به خصوص بازیگر آقا در نقش وزیر اتابک که بسیار تاثیرگذار بازی کرد و انقدر با احساس قوی بازی می کرد که در این احساس خواه ناخواه مخاطب نیز همراه شد و می توانست به دنبال خنده های متاثر از بازی سایر بازیگران،‌تحت تاثیر بازی وزیر اشک بریزد. از بازیگر نقش احمد شاه نمی توان گذاشت که واقعا خوش درخشید و نیز بازیگران خانم.
کارگردان نیز که خودشان نقش یکی از سوگلی های شاه را داشتند بازی بسیار خوب و موثری داشتند و می توان گفت کارگردانی اثر نیز خوب بود. با این حال ،‌اشاره به یک نکته اخلاقی را نا به جا نمی دانم، در پایان در زمان معرفی عوامل وقتی برای یکی از بازیگران خانم هورا کشیده شد، ایشان بلافاصله و بی مقدمه گفتند که اینها دوستانش هستند!؟این تیپ بی اخلاقی ها از هنرمندان پذیرفته نیست!
درخصوص، مسئول روابط عمومی اثر نیز جناب سیادت نبودند و مسئول روابط عمومی فرد دیگری بودند که نامشان را از خاطر برده ام، اما نکته این جاست که یک تیپ رفتار عجیب در میان روابط عمومی ها مد شده است و ان رفتار ضد روابط عمومی است،‌روابط عمومی باید اکتیو،‌ خوش رو و خوش انرژی باشد لزومی به رفتارهای ... دیدن ادامه ›› مغرورانه نیست که این نکته در میان روابط عمومی های تئاتر بسیار رایج است!
و نکته مهمتر ،‌مخاطب است،‌اگر چه نمایشنامه و بازی ها، خوب توانستند خنده واشک را با هم بیامیزند و مفهوم و مقصود نمایش را با لحنی طنز بیان کنند اما نکته این است که آیا مخاطب در تئاتر به این حد از فرهیختگی رسیده است که در کنار قهقه های بلند و (بعضا گوشخراش) کمی هم به عمق محتوای اثر بیندیشد و تاثیر اصلاحی بپذیرد؟! عوامل نمایش موفق بودند اما این که حد سواد در مخاطب به کدام نقطه رسیده است منوط به پژوهش های مخاطب شناسی در تئاتر است که جای آن در میان اهالی رسانه و روابط عمومی تئاتر (به جای رفتارهای خودپسندانه) خالی است.
متاسفانه این نمایش را هفته پیش دیدم اما زمان مجال نداد که یادداشتی بنویسم و اکنون که این مطلب را می نویسم، متاسفم که اجرا پایان یافته است.
نایب سرخی ها اثری است با نگاهی به ساختار هایپر رئالیسم اجتماعی که به واکاوی دردی عمیق به نام فقر می پردازد. اثری با بازی های به شدت دقیق، طراحی شده بر مبنای رابطه علی و معلولی رئالیستی که می تواند آرام آرام این سئوال را در ذهن مخاطب ایجاد کند: ریشه مشکلات کجاست؟
لیل عاج توانسته معضلی اجتماعی را در قالب متنی منسجم از دیالوگهای کاملا کاربردی فراتر از چیزی که در نمایشنامه های واقعگرایانه امروزی می بینیم مطرح کند و با ساختاری کاملا روان و پویا مخاطب را محسور بازیگران خود می کند تا در نهایت حس کاتارسیس را در مخاطب بر انگیزد. از دیدن این اثر لذت بردم
نمایش تاج و تخت پادشاه اثریه براساس سیاه بازی و سیاه بازی هم ژانری کمدی_انتقادی در گونه های نمایشی ایرانی محسوب می شود، هر چند که برخی نیز معتقدند که ژانر کمدی باعث جلوگیری از رشد تفکر انتقادی می شه. با این حال در این نمایش به نظر می رسه تلاش شده که با تلفیقی امروزی نگاهی نقادانه به جامعه امروز ایران بیندازد. البته در ساختار نمایشنامه ضعف هایی وجود داره که می توان به عدم کشمکش در آن اشاره کرد‌ اما در کل شاهد اجرای قابل قبول هستیم
طراحی صحنه افتضاح واقعا، افتضاح واقعا افتضاح،‌دکور خراب شد وسط اجرا .. بازیها کاملا یکدست بود و مدت زمان کار بسیار طولانی ،‌ وسط اجرا بعضیا خواب بودن
من دیشب اجرا رو دیدم، نمی دونم مثل این یک پیپ نیست آقای مساوات طراحی صحنه آقای مساوات اقتباس بدون اشاره به مالکیت معنوی خالق اثر اصلی است یانه ، اما کاملا مطمئنم همینطور که ایشون طراحی صحنه این یک پیپ نیست رو کپی کردن و اسمش رو می ذارن خلاقیت یا الهام گرفتن، یک کپی کامله و من لینک کپی بودن فقط یکی از طراحی صحنه های ایشون رو می ذارم.
نمایش the duchess of malfi
لینک:
https://www.standard.co.uk/go/london/theatre/the-duchess-of-malfi-review-almeida-theatre-lydia-wilson-a4310256.html
می تونید این اثر رو توی اینترنت بزنید و تشابه عکسا رو ببینید، حداقل خوبه که ایشون اشاره به اقتباس هاشون در کارهاشون بکنن، البته اقتباس بدون اشاره به مالکیت معنوی هم یک گونه خلاقیت هست.
در توضیح سرقت اثر هنری باید بگم که فرد می تونه نمونه کار رو برداره و با تغییراتی اون رو توی کارش استفاده کنه، با توجه به این که تئاتر یک گونه هنری کامل و جامع هست به دلیل استفاده از همه عناصر هنری از کلام، موسیقی، نور،‌حرکت و ... لذا ، پیگیری این گونه سرقت ها بسیار دشوار است.
شک ندارم اگه یک نفر بگرده مثل خانم میلانی که نقاشی هاشون کپی بود کار های دیگه اقای مساوات هم کپی کاری از اب درمیاد!
ببخشید خانم طالب‌لو پیپ هم که کار خود مساوات بوده!! آدم از خودش که دزدی نمی‌کنه، من متوجه نشدم اشکالش چیه؟!
۰۳ دی ۱۳۹۸
با خانم ثانی موافقم یسنا جان.
۰۸ دی ۱۳۹۸

آقای اشراقی
دنبال قاتل بروسلی بودید. پیدایش کردم و همینجا دست بسته برایتان آوردم!
لینک کپی بودن کار "بیگانه در خانه" در اینستاگرام، به نقل از یک حقوق‌دان
https://www.instagram.com/p/B8bF_wypDfh/?igshid=14wer1qr4j54t
۲۴ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید