ولی ما یه روزی بر می گردیم به خودمون
بر می گردیم و توی گودی گردنی که
بوی الکل ازته مونده ی یه عطر فرانسوی میده
به قسمتی از خودمون می رسیم
بر می گردیم و لای قرصای سبز وآبیه توی کابینت، دنبال راه فراریم
فرار از کسی که خودمون ساختیم
بر می گردیم و تیکه های زخمی مونو
توی دیالوگ نوید محمدزاده جمع و جور می کنیم وقتی می گفت:
اگه دوسم نداشت چرا می خندید؟
یه روز تموم خرده ریزه هامونو ازکف آشپزخونه طی میکشیم
و
... دیدن ادامه ››
ازپنجره پرت می کنیم بیرون
اون زمان حتما وقتی زندوکیلی می خونه
گرچه شاید روز دیدارتو درتقویم من نیست
با نگاهت تا شب جان کندنم همراه من باش
قشنگ ترین نوستالژی رو برامون میسازه و اون آدم درون آینه
باهامون خیلی فاصله داره
برمی گردیم و وقتی یراحی با موهای جوگندمیش
به یاد جوونیاش میخونه
پاییز تنها یادگاریه ازتو
یادمون میاد چقدر عاشق پاییز بودیم
عاشق بارون
عاشق بوی سیگارتر
ما یه روزی بر می گردیم به خودمون!
به دوست داشتن هامون