صحبت درباره ی این نمایش کمی دشواره چون متون نوشتاری از نظر محتوا شرایط گوناگونی دارن بطورمثال با توجه به تاثیر اونها به روی مخاطب دسته بندی های متفاوتی صورت گرفته اما از نظر من تاثیرمتون بر مخاطب دو دسته ی عمده داره متونی که تاثیر آنی، محکم و عمیق(حتا سطحی) و ادامه دار(کوتاه مدت یا بلندمدت) بر ذهن دارن که برای پرسشگری از متن نیاز به تحقیق و دانش بالا نیست ومتن بیرحمانه مخاطب رو وارد بازی خطرناک(!!!) خودش میکنه و متونی که برای فهم و توضیح و بررسی لایه های متفاوتش نیاز به حداقل دانش وتحقیق دارن(این متون میتونن بعضا سطحی یا عمیق و نبوغ آمیز باشن) متن اول مخاطب رو دعوت به اندیشیدن میکنه و حرف زدن و متون دوم مخاطب رو دعوت به دیدن میکنه ودرسکوت تحقیق کردن متون اول حداقلی از ذهن مخاطب در خودش داره و متون دوم از ذهن مخاطب فاصله داره متون اول دم دستِ(سطحی منظورم نیست)،توی دستِ و توی کتابخونه ی مخاطب قرار داره اما متون دوم خارج از دسترس و توی کتابخونه ی محلِ این متن بر روی ذهن من حالت دوم رو داشت میدونم میشه ازش حرفهایی استنتاج کرد یا بیرون کشید اما برای اینکار باید چندبار اجرا رو دید متن اصلی رو خوند آثار دیگه ی شپارد رو مطالعه کرد شرایط اجتماعی نویسنده،عقاید و سبک نگارشش رو مطالعه کرد ،متنِ بیرونِ متن رو بهش مسلط شد تا بشه با اشراف درموردش حرف زد(حتمن منظورم این نیست که متون نوع اول به این شرایط نیاز ندارن)،همینجا اقرار میکنم که دوسداشتم اجرای نمایش کودک مدفون از شپارد رو ببینم
میتونم از استحاله شخصیت،پشت پرده ی فساد و تحمیق در نظام فیلم و سینما،جابجایی نقش ها،روانشناسی نقش ها،عنصرفم فتال درمتن،حتا دیدگاه دیونسوسی و آپولونی درمتن،سیاست های جوامع سرمایه داری،نوعی نگاه بدبینانه و پایان تلخ و واکاوی اون و چند مساله دیگه در ارتباط بامتن بگم اما قصد ندارم از این حرفا بزنم چون نه میتونم نه میخام فقط گاهی بنظرم یک متن رو فقط باید خوند و یک اجرا رو فقط باید دید لازم نیست که همیشه درباره ش حرف زد (منظورم سرخوشی ناشی از فیلمهای کمدی یا مبتذل و حتا بی اعتنایی به برخی متون و اجراها نیست بلکه اجازه دادن به متن که کارخودشو بکنه و ارام در جای خودش در درون مخاطب بنشینه و تاثیر حداقلی وموقری روی مخاطب بگذاره)
جدای از متن اجرا رو بسیار پسندیدم از همون ابتدا بازیگرها با اجرای قوی و یکدست خودشون مخاطب رو به درون اجرا میکشونن
... دیدن ادامه ››
و با ادامه ی این روند تا پایان لذت دیدن یک اجرای خوب رو به مخاطب عرضه میکنن هرچند از کلیشه های رایج در نشون دادن کنش-واکنش ها استفاده میکنن اما درون شخصیتها و استحاله و تغییر اونهارو بخوبی بازتاب میدن، جا داره از بازی خوب آقای چرختاب تشکر بکنم که بنظرم غرب حقیقی با توجه به پیشینه ی ذهنی که از فیلمها دیدم ایشون بودن که بازی درست و حساب شده بخصوص بعد از جابجایی نقشها تونستن حس خوبی رو به منِ مخاطب القا کنن
اجزای حداقلی صحنه قرار گرفتن ماشین تحریر دروسط و صندلی راحتی که کنارش یک تلفن قرار گرفته بود بسیار خوب بود چون هر شخصیتی که پشت ماشین تحریر مینشست حکایت از آرزوها و حرص ها و طمع ها و ناکامی ها و موفقیت کاذب داشت و هرکس روی صندلی راحتی مینشست قرار بود قسمت بدِ وجود خودشو اشکاربکنه حضورغایب پدر در عکسی درصحنه ودر بازی بازیگران موثربود که اگه اینگونه نمیبود کارلطمه میدید اجزای صحنه تقریبن همگی قسمتی از شخصیتها رو بازتاب میدادن نور هم در جهت اجرا و بازتاب لحظه های اوج و فرود خوب بود
از همه مهمتر طراحی پوستر اثر بود که اگه از جایی کپی نشده باشه خودش یه شاهکاره
شلوغ بازیها در صحنه،رهاشدن متن در بعضی جاها،سواربودن صدای موسیقی برصدای کارکترها بر روی کیفیت اجرا اثر نامطلوب گذاشته
درکل بنده هیچوقت از تالار مولوی ناراضی بیرون نیومدم
از تمامی عوامل اجرا که در این شرایط احتضار تاتر کرونازده(تاتر مملکت خیلی زودتر دچار کرونای جهش یافته ی بسیارخطرناک شد) با اهتمام بر رعایت حداکثری پروتکل ها(منکه نفهمیدم پروتکل دقیقن ینی چی اما منو یاد استراتژی های جنگی و جنگ زده گی میندازه)ی بهداشتی دارید تاتر رو زنده نگه میدارید بسیار سپاسگزارم