سمانه استاد
مخاطبان در جای خود آرام می گیرند و موبایل هایشان را خاموش می کنند. نور سالن کم می شود، پرده آبی رنگ تماشاخانه سنگلج کنار رفته و مخاطب را به بیش از نود سال پیش می برد.زمانی که احمدشاه قاجار روی صندلی نشسته و باید جواب این سوال را بدهد که آیا او واقعا زمانی شاه بوده است؟ یک شاه واقعی؟
زمان به عقب و به ایران عصر قاجار باز می گردد. در این دوران، قانون منع استعمال البسه خارجی توسط مجلس ملی تصویب شده و هم زمان با این قانون، احمدشاه به انگلستان سفر می کند. در این سفر لباس پادشاه پاره شده و لباس جدید پادشاه توسط خیاطی انگلیسی با پارچه انگلیسی دوخته می شود.اما پیش از دوخته شدن این لباس اتفاقات بسیاری رخ می دهد.
احمدشاه آخرین پادشاه قاجار، زمانی به سلطنت رسید، که بسیار
... دیدن ادامه ››
جوان بود.
او را شاهی بی کفایت می خوانند، زیرا در سال 1304 از پادشاهی خلع شده و بدین وسیله سلسله قاجار منقرض گردید. اما آن چیزی که "فرزاد فخری زاده" و "لادن نازی" روی صحنه آورده اند،بیشتر از آنکه نشان دهنده بی کفایتی شاه باشد، نشان دهنده وطن پرستی او در حین ناتوانی اش است.درباره کارنامه سیاسی احمدشاه می توان به نظر دکتر مصدق در مجلس شورای ملی اشاره کرد که مقاومت احمدشاه در نبردن نامی از قرارداد 1919 در دعوت رسمی دولت انگلستان را عملی وطن پرستانه، قلمداد کرده و این رفتار احمدشاه را تن ندادن او به اسارت می دانست . در این راستا زمانی که به احمدشاه اعلام شد با این رفتار، خود را ضایع کرده احتمال دارد شاهی را از دست بدهد، پاسخ داده بود که بهتر است در سوئیس کلم فروشی کند تا در چنین مملکتی پادشاه باشد
نمایش "لباس جدید پادشاه" نیز به همین نقطه ختم می شود. زمانی که به احمدشاه که لباس تازه را به تن کرده، اعلام می کنند که پادشاهی مملکت را از دست داده است، او می گوید که زین پس لبو خواهد فروخت. صحنه ای که بی شک یکی از ماندگارترین صحنه های تئاتر سال های اخیر است.
آنچه در اجرا نمایش "لباس جدید پادشاه" رخ داده، روی مرز بودن در بسیاری از عناصر نمایشی است.روی مرز بودن میان نمایش و نمایش عروسکی و حتی روی مرز بودن میان کمدی و تراژدی، روی مرز بودن میان خیال و واقعیت، روی مرز میان زبان های فارسی، ترکی، انگلیسی و فرانسه و این ویژگی مهم است که نمایش را جذاب کرده و به آن تنوع بخشیده است.
بازیگران نمایش "لباس جدید پادشاه" بازی های بسیار خوبی از خود ارائه داده اند.در این میان ایمان سلگی در نقش احمدشاه بسیار تاثیرگذار بوده و او می تواند مخاطب را با شاهی همراه کند که لباس شاهی بر تن ندارد، ولی غم ایران را در دل دارد.شاهی که توان شاه بودن ندارد، اما خودش را هنوز شاه می داند.شاهی که در حین استیصال و درماندگی در کشوری غریب، دوست داشتنی می نماید و تراژدی وضعیت طنزی که او در آن گرفتار آمده، برای مخاطب قابل درک است.
اجرا نمایش "لباس جدید پادشاه" را می توان اتفاق خوشایندی برای قدیمی ترین تماشاخانه کشور دانست. نمایشی که اجرای آن با استقبال مخاطبان مواجه شده و صندلی های پر شده همکف و بالکن تماشاخانه سنگلج نشان از اتفاقی خوب برای این نمایش، این تماشاخانه و مخاطبان تئاتر دارد، مخاطبانی که بی شک پس از دیدن این نمایش به آگاهی بیشتری از بخش کوچکی از تاریخ کشور رسیده و با شاهی آشنا شده اند که خود را هنوز شاه می داند، یک شاه واقعی