گفتهبودم این کار رو سال ۹۶ دیدهبودم. میترسیدم برم سراغش مبادا اشکم در بیاد. ولی امشب رفتم تو دل شیر. چندباری چشمام داغ شد ولی اومدن اشکهامو مدیریت کردم! برداشتم دوستمم بردم (شاکرم خوشش اومد) که توی رودرواسی با اون حداقل اگه گریهم گرفت خودمو جمع کنم.
گریه نه از محتوای نمایش که از خاطراتی که از اجرای قبلی داشتم.....
یه کم با صدا مشکل داشتم و با اینکه ردیف ۳ بودیم انگار کن ته سالن نشستی و صدا خوب نمیرسید... یک عده تماشاچینما هم که انقدر صدای بطریآبمعدنی درآوردن یا با فلش عکس گرفتن فقط باعث میشدن من انگشت حیرت بگزم که اینان واقعا چرا نمیرن هزینه برای سیرک و باغوحش کنن و میان تئاتر؟!!!!!
و مثل همیشه تاخیرهای شهرزاد هم به راه بود.....
حظی که باید ببرم رو بردم ولی اینکه ته دلم غمگینه و کی یهو بشینم براش آبغوره بگیرم خدا داند و بس.
فقط یادمه اون سال بیشتر از این کار لذت بردم ولی امشب برام ۵ستاره نبود. نمیدونم سلیقهی من تغییر کرده یا اونشب من مود دیگری داشتم و خیلی بهم گذشته یا فقط تصور اینو دارم که توی اجرای سال ۹۶ من واقعا با این نمایش
... دیدن ادامه ››
کیف کردم؟
و در آخر بوها بوها.... بوی عطر خوش..... بوی عطرها و ادکلنهای یکسانی که روی پوست هر انسانی فرق داره و رنج دلتنگی و وسط لذت بردن و فراموش کردن اینکه فلانی رو از دست دادی، فلانی یکهو سر میرسه توی خیالاتت و تورو دلتنگ خودش میکنه و اشکتو در میاره و میره.....