دختر از ابتدا تا اواسط نمایش ذهن مخاطب رو به چالش میکشید
گاهی تصور میکردم شاید اصلا این زن و مرد فرزندی ندارند و دچار توهم شدهاند جایی دیگر با کیسههای زبالهای که سر و بدن زن و مرد رو پوشانده بود به یاد پدر و مادر بابک خرمدین افتادم و یک جنایت رو تصور کردم و یک جا کودک گمشدهای را دیدم که باعث شده پدر و مادر به مرز جنون برسند. بحث کردن زن و شوهر در مورد روش تربیتی برام یادآوری آزار دهندهای بود چون با این موضوع درگیر بودم.
همیشه از دیدن فیلم تیاتر یا کتابی که نتونم تا لحظه آخر حدس بزنم چه اتفاقات مرموزی پشت ماجراست لذت میبرم. بازی ها خوب بود ولی بیشتر بازی روان آقایون رو دوست داشتم مخصوصا جناب حداد که اولین کاری بود که از ایشون دیدم و تسلط ایشون به نقششون منو جذب کرد
ممنون از عوامل نمایش دختر