حالا می توان نوشت.
صبوری کردم تا اجرا به پایان برسه و به راحتی بنویسم تا نقد من به اجرایی که تالار وحدت رو به اسارت کشیده ، قربانی این پاسخ نشه : «تیم زحمت کشیده»
همیشه نتیجه زحمت، تحسین نیست.
مزخرف .
این عبارت رو میشه مثل یک آدامس ، کش داد و پهن کرد روی نمایشی فاقد ارزش های اجرای یک تئاتر.
تئاتر فقط روی صحنه حضور داشتن نیست.
القای احساس کلمات و درگیر کردن ذهن و روح تماشاچی/ بیننده با هر لحظه نمایش هست.
این ابتدایی ترین اصل تئاتر در این حضور وجود نداشت.
صداهایی ک کلام رو یا ب ضعف امکانات یا به دلیل ضعف در توانایی گفتار شخص بازیگر، به
... دیدن ادامه ››
خوبی ادا نشد و به درستی به گوش نمیرسید.
عدم انضباط مدیریت سالن، بار روی معضلات اجرا شد.
بیش از اینکه تیم در خدمت داستان قرار بگیره، نفرات ، شوق حضور داشتن.
پیوستگی برقرار نمیشد.
یک اجرا وقتی با شکست کامل روبرو میشه که از دل نمایش جمله ای ماندگار ب ارث نذاره.
بازیگرانی صدای قابل ستایش داشتند اما پتانسیل بازی نداشتن.
تنها ویژگی مثبت بهره بردن از حضور آقای حامی بود.
پیش از اون هم میشود به طراح صحنه و لباس تبریک گفت.
اما وقتی داستان قدرت به همراهی کشاندن بیننده را نداشته باشد، طراحی ها هم هرگز در یاد باقی نمی ماند.
تماشاچی هایی رو دیدم که سالن رو ترک کردن.
کنار من افرادی بودن یا در اینستاگرام مشغول بازدید بودن یا مدام ساعت رو چک میکردن.
این اجرای بد در سالنی با شکوه ، تنها رزومه ای شد از عکسهای خانوادگی بازیگران .
بد ، بد است.
به پاس حضور دوست یا فرزند ، خواهر یا برادر ، نمیشود اجرایی ضعیف رو فوق العاده خطاب کرد مگر اینکه تئاتر بین نباشی.
اگر عنوان این اجرا کنسرت بود
و قصد خرید من ، تهیه بلیط کنسرت بود،
آن زمان ، ساعت ها ب تحسین صداهای دلنشینی ک شنیدم می پرداختم .
اما این اجرا
قرار بود تئاتر باشد.
که نبود.