اسپویل:
یونگ روانشناس سوئیسی معتقد بود میتوان در تحلیل روان، عناصر نمادین را یافت. این نمادها در ناخودآگاه فرد حضور دارند و به نوعی به او
... دیدن ادامه ››
ارث میرسند.او معتقد است همه چیز در جهان دو قطبی است و انسان در کهنالگوها به عنوان یک موجود هرمافرودیت حضور دارد.
*[هرمافرودیت: دو جنسی/ در وجود هر انسان هم مردانگی وجود دارد و هم زنانگی.]
.
تیتی فیلمی سرشار از نمادها و نشانهها است.
در این فیلم شاهد حرکت دایرهای از شخصیت مرد به زن و بالعکس هستیم.
در ابتدای فیلم دختر ابراهیم در حال لاک زدن به پای پدر است. پدر به دختر تاکید میکند که لاک زدن مخصوص خانمهای بزرگ است. در میانه فیلم تیتی در حال آمادهشدن برای دیدار امیرساسان به دستانش لاک میزند اما وقتی از جانب نامزدش رفتاری در شأن یک زن با او نمیشود لاکهایش را پاک میکند.
اگر باز هم به ابتدای فیلم بازگردیم ابراهیم دستهگل خود را به تیتی میدهد زیرا بوی گل برای او اذیتکننده است. تیتی گلها را در خانهاش نگهداری میکند. در میانه فیلم تیتی به ابراهیم یک گل مصنوعی میدهد؛ گلی که بویی ندارد تا برای ابراهیم ناراحتکننده باشد. ابراهیم این گل را در جیبش نگهداری میکند. ابراهیم موقع دریافت گل به تیتی میگوید تو زن نیستی و به نوعی به آنیموس تیتی اشاره میکند. در ادامه هر دو رقیب ابراهیم به او میگویند تو مرد نیستی و به آنیمای ابراهیم تاکید میکنند.
هر دو شخصیت در ابتدای فیلم به نوعی میمیرند و هر دو از نو زنده میشوند. هر دو بر دروغ نگفتن خود تاکید دارند.هر دو کار خودشان را کمک و حیات بخشیدن به بشریت میدانند.
از دیگر نمادهای جالب توجه این فیلم میتوان به علاقه تیتی به داستان پیامبران اشاره کرد. او همچون نوح به دل دریا میزند و برای اثبات بیگناهی خود همچون ابراهیم بر دل آتش میرود. تیتی علاقهمند است مانند مریم مقدس زندگی کند و همچون او در طویله زایمان میکند.
تیتی نماد باروری،عشق، حیات و ابراهیم نماد علم، دانش ومنطق است. در واقع این دو شخصیت سعی دارند به نوعی لوگوس و میتوس را به یکدیگر نزدیک کنند.
زنِ اول ابراهیم از شغل او بیزار است و همواره سعی بر آن دارد که آرمانهای شغلی ابراهیم را نابود کند اما تیتی عاشق شغل ابراهیم است و برای تحقق رویای ابراهیم دست به هر تلاشی میزند. حتی از زمینی که برای آن خوندل خورده دست میکشد. ابراهیم نیز در نهایت رویای علمی خود را فدای رسیدن به تیتی میکند. تیتی و ابراهیم مکمل یکدیگر هستند.
از نمادهای جالب دیگر این فیلم غاز است. غاز همواره به عنوان یک حیوان معنوی دارای اهمیت بوده است. این حیوان نمادی از ایثار، شجاعت، باروری و وفاداری است. غاز حیوانی است که همواره مسیر صحیح را بلد است. تیتی در سکانسی از فیلم غازی را در بغل خود نگه میدارد. در سکانسهای پایانی فیلم تیتی از تخم این غاز به ابراهیم هدیه میدهد. هدیهای که تا زمان غیبت تیتی برای ابراهیم معنای خاصی ندارد اما در لحظهای که پلیس از ابراهیم در مورد علت حضور تیتی در منزلش سوال میکند او در پاسخ میگوید تیتی برایم تخم غاز آورده است. از اینجا به بعد ابراهیم مسیر جدیدی پیدا میکند. مسیری که شبیه زندگی گذشتهاش نیست.
در انتهای فیلم هر دو به نوعی از فرزندان خود چشمپوشی میکنند. بچه نمادی از عدم بلوغ این دو کاراکتر است و در پایان هر دو تصمیم میگیرند بالغ شوند. ابراهیم با سوار شدن بر ماشینِ خود سعی میکند خود فرمان و کنترل زندگی خویش را در دست بگیرد. مسیری که تیتی چراغِ راه آن بوده است.
تیتی فیلم شریفی است که با قابهای لطیف، شرافت و انسانیت را به تصویر کشیده است. انسانیتی که این روزها در کمتر کسی یافت میشود. سادهانگارانه است اگر تصور کنیم همهی این نمادها تصادفی خلق شدهاند و نویسندگان بر این موارد توجهی نداشتهاند. در تیتراژ پایانی آیدا پناهنده با استفاده از لوکیشن دریا امضای نهایی خود را بر این اثر ثبت میکند.