در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مجتبی رستمی فر درباره نمایش مرثیه ای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ: نقدی بر نمایش «مرثیه ای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» نمای
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:44:30
نقدی بر نمایش «مرثیه ای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ»

نمایش با تک گویی سزار که سوار بر گورِ مردگان است آغاز می شود و رفته رفته مردگان چون زامبی ها برمی خیزند؛ که انگار هم روایت کننده ای تراژدی ها و خون ریختن ها باشند و هم به گونه ای دیگر در مسیر انتقام جویی از خودکامه مسیر نمایش را دگرگون سازند و حالا در این بین یاران و همراهان سزار و پرندگانی که می خواهند سیمرغ تلقی شوند، یکتا می شوند و این دوگانگی را تا سرانجامی باطل را پیش خواهند برد.
مجتبی رستمی فر؛ کارگردانی که به زیبایی زبان و نشانگان اجرایش را می شناسد و می داند چگونه باید با یک گروه جوان، اما با مشق های بسیار و طاقت فرسا، پا در قلمرو خلاقیت بگذارد و همه عناصر را طوری در هم گره زند که هیچ چیز زیادی نباشد و همه چیز بسنده و زیباآفرین جلوه کند.
در این درنگ درست و به سامان، سازه ای هم هست که در آن لانه مرغان را تداعی می بخشد که در کنار هم باید قرار بگیرند و در واقع به نوعی دیگر، تداعی گر کاخ «سزار» هم تلقی خواهد شد و در این دوگانه است که بازی ها پیش خواهد آمد و گاهی این و گاهی آن تداعی گر رابطه این دو است که در این تلفیق و ترکیب باید که چالش عرفان و سیاست و خودکامگی ویرانگر و پیروزی دنیا بر ما معلوم تر شود و در این بازی خون و خونریزی، جریان را به مکافات سیاست و مرگ خودکامه پایان خواهد بخشید.
حرکات موزون در این چرخش ها و بی تابی ها و رفتن ها و ایستادن های پرندگان و میل به جنگ و خشونت در تلفیق با موسیقی و آواز، به درستی در ... دیدن ادامه ›› اجرا نمایان می شود و همواره نیز نتیجه بهتری را در القای فضا خواهد داشت؛ چون نمایش باید که در دل خود با هماهنگی هم شکست را نمایان سازد و هم ما را دچار دگرگونی متناقض نسبت به درک و دریافت های تصویری گرداند.
یعنی در دلبستگی به زیبایی های ظاهری بتوان میل باطنی را تزریق و القا کرد که در اینجا همان عرفان بارقه و راهنمای غایی خواهد شد.

«رضا آشفته»
منتقد کانون ملی تئاتر ایران