شرم تان باد ای خداوندان قدرت
بس کنید
بس کنید از این همه ظلم و قساوت
بس کنید
ای نگبانان آزادی
نگهداران صلح
ای جهان را لطف تان تا قعر دوزخ رهنمون
سرب داغ است اینکه می بارید بر دلهای مردم
سرب داغ
موج خون است این که می رانید بر آن کشتی خود کامگی
موج خون
گر نه کورید و نه کر
گر
... دیدن ادامه ››
مسلسل های تان یک لحظه ساکت می شوند
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وای مادرهای جان آزرده است
کاندرین شبهای وحشت سوگواری می کنند
بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است
کز ستم های شما هر گوشه زاری می کنند
بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان
روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند
بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر بیدادتان را بردباری می کنند
دست ها از دست تان ای سنگ چشمان بر خداست
گر چه می دانم آنچه بیداری ندارد خواب مرگ بی گناهان است و و جدان شماست
با تمام اشک هایم بار نومیدانه خواهش می کنم
بس کنید
بس کنید
فکر مادر های دلواپس کنید
بس کنید...💔🥀
فریدون مشیری