⭐ غروب ستاره
کمدی کذایی نمایشی در هجو وضعیت سیاسی شوروی سابق بوده که شباهتهایی با نمایشنامه های انتقادی نیکلای گوگول دارد بخش بیشتر کار با پررنگ کردن سویه اجتماعی به نقد اجتماعی فراگیر در تمامی ممالک نیز می پردازد، نویسنده فروشگاهی را به نمایندگی از کشور شوروی اجرا می کند که تحت تاثیر استیلای ایدئولوژی و یکی از ایسم های سیاسی می خواهد توسط مدیر آن به نام واسیلی که شباهت بسیاری به لنین دارد به خوبی اداره شود اما علیرقم سرود یکپارچه اعضاء فروشگاه در ادامه متوجه می شویم آنها در مواجهه با تعارض منافع به جای منفعت جمع و فروشگاه به سمت منافع شخصی متمایل می شوند اوج تشریح این وضعیت در صحنه دزدی نمود پیدا می کند که نویسنده به خوبی چگونگی فرصت طلبی و شیادی با بسته بندی توجیه آمیز مبانی اخلاقی را که از پس روابط دست و پاگیر بروکراسی پدیدار می شود را به خوبی به نمایش می گذارد جایی که شخصیتها یک دزدی پنهانی را با سو استفاده از گزاره های اخلاقی بدل به یک دزدی رسمی می کنند در واقع مخاطب شاهد اضمحلال یک مجموعه به دلیل عدم اتحاد افراد به دلیل ترجیح فردیت به جای جمعیت یا جمع بودگی است که قابل تعمیم به همه جوامع می باشد
در اجرا اما کارگردان موفق شده علیرقم نداشتن یک قصه یا یک خط روایی گیرا موقعیت عنوان شده را به خوبی و با جذابیت به کل زمان نمایش بسط دهد او کم بودن قصه و درام کار را با استفاده از دیا لوگهای سرضرب، میزانسن های متنوع، استفاده از تمامی صحنه که باعث بالا رفتن ریتم و استاتیک صحنه به همراه دیالوگهای طنازانه ای که به خوبی نوشته شده همراه بازیهای خوب بوده جبران کند بخش پایانی کار که با تغییر موقعیت همراه می شود نیز از نکات خوب متن بشمار می آید
... دیدن ادامه ››
قسمت طلایی متن آنجایی است که یکی از شخصیتها به این اشاره می کند که《برای ویرانی یک مجموعه فقط کافیست بخشهای کوچک آنرا جدا و تخریب کرد》طراحی صحنه با شکل رنگ و شکل یکپارچه به خوبی بیانگر بوده و ایده نردبان و قرار گرفتن واسیلی بر روی آن باز به خوبی وضعیت بالا بودن و بالارفتن را بیان می کرد، صحنه درخشان کار رفت و برگشت اقلام خوراکی دزدی شده همراه رفت و آمد پرسوناژها به صحنه طنز موقعیت خوب و جذابی را خلق کرده بود همچنین اشاره و ارجاع به صحنه تئاتر در دیالوگها فاصله گذاری خوبی را بوجود آورده بود
اما دیالوگهای پندآموز اخلاقی انتهایی نظافت چی که با تغییر موقعیت تبدیل به بازرس مالی می شود بیرون از کار و شعاری بود همینطور تخریب سازه فروشگاه توسط تماشاگران به غلظت شعاری بودن می افزود که با توجه به رسایی متن و اجرای خوب به نظر من لزومی نداشت
در انتها باید گفت شاهد یک تئاتر خوب بودم، نویسنده موفق شده به خوبی حرف خود را در مرز نقد سیاسی و اجتماعی بدون درغلطیدن به یکی از آنها و غلو کردن بزند که این مدل کار به شدت برای دوران فعلی مورد نیاز است، خداقوت جانانه به گروه و دوست عزیز افشین میگم خصوصا" اجرا رفتن در این شرایط خاص، برای گروه و جواد جوشن لو آرزوی کارهای خوب بعدی همراه موفقیتهای روزافزون رو دارم🙏🌹